🌺قبل از خواندن لایک کنید🌺
Love and Madness🥂
Part46
جان با لبخند به این تغییر مود یهویی ییبو نگاه می کرد و با خودش فکر کرد« اون خیلی رک و بی پردست
چطور اون نقاب سرد و بی حس نفرت انگیز رو روی صورتش میزنه و با دیگران ارتباط بر قرار می کنه؟»هرچه زمان بیشتری می گذشت شناخت ییبو برای جان بیشتر میشد و لایه های پنهان و وجودی اونو بیشتر لمس می کرد
« مهم نیست که رابطه بینمون چیه و اسم این احساس رو باید چی بزارم
ولی حضورش کنارم باعث سرزندگی من میشه و به نظرم باید کمی به زندگی یکنواختم هیجام بدم»دوباره نگاهش رو به چشم های پسر مقابلش دوخت که مشتاقانه روی صورتش حرکت میکرد
« من حتی میتونم دمش رو که با خوشحالی تکون میده رو ببینم »
با این افکار دستش رو از هم باز کرد و دور گردن پسر انداخت و با هدایت دست هاش به میز تکیه داد و..
درست زمانی که لباشون روی هم نشست و به عمق بوسه نزدیک شدن با شنیدن صدای زنگ
جان ییبو رو به عقب هل داد و به در خیره شدییبو خر خری کرد و غرید
_لعنت به آدم مزاحم!
دستش رو روی گلوی جان گذاشت و سرش رو به سمت خودش کشید و دوباره لب هاشو روی لب های جان کوبید
با ادامه دار شدن صدای زنگ جان برای بار دوم ییبو رو کنار زد وبا نفس نفس گفت
_صبر کن.. صبر کن
شاید کار مهمی داشته باشنو با مرتب کردن خودش به سمت در راه افتاد
صدای غر غر های ییبو تا جلوی در به گوشش میرسید
_آخه چه کاری مهم تر از الان؟
چجوری میتونی ول کنی بری آخه؟
تو آدمی؟جان نیشخندی زد
« کوچولوی هورنی»
درو باز کرد و با دیدن نائو وین ابروهاش رو بالا انداخت
مرد نگاهی به جان انداخت و با دیدن صورت سرخ شدش سریع گفت
_خدای من حالت بهتر نشده ؟
جان صداشو کمی صاف کرد و جواب داد
_نه نه بهتر شدم
داشتم استراحت میکردم
اوووم .... کاری داشتین باهام؟مرد دستشو توی جیبش کرد و جعبه ای بیرون کشید و با لبخند مقابل جان گرفت و گفت
_این دارو رو مادرم برام فرستاده
برای تقویت بدنه
از اونجایی که زیادی کار میکنی گفتم یکمی هم برای تو بیارمجان دستش رو دارز کرد و با لبخند دارو رو ازش گرفت
« خبر نداری که چه قدر توی این پروژه درگیر کار و فعالیتم »

YOU ARE READING
⚡« عشق و جنون» Love And Madness ⚡
FanfictionLove and Madness🥂 Writer : mahdie Yibo Top Happy End خلاصه : شیائو جان سی ساله وکیل کارکشته کمپانی بزرگ چین برای بستن قرارداد بزرگی به آمریکا سفر میکنه و با وانگ ییبو بیست و چهارساله وارث زنجیره تجاری لئون، پلی بوی سرکش و رام نشده آشنا میشه پسری ک...