part 71😈👨‍🎓

2K 591 457
                                    

بعد از ظهر بعد از اینکه به ساحل رفتن قرار گذاشتند که به سینما برن و الانم توی راه سینما بودند.
اول از همه کای به سینما رسید.
سهون با ذوق پیاده شد و به بنر سینما نگاه کرد.



دستشو دور بازوی کای حلقه کرد.
+لعنتی من همیشه میخواستم باتو به این سینماها بیام.


کای نیشخندی به سهون زد و چیزی در گوشش گفت که باعث شد سهون اروم با خجالت بخنده.


بکهیون از ماشین پیاده شد و عصبی به دیواری تکیه داد.
چشماشو بست و سعی کرد خودشو تسکین بده.
+چیزی نیست بک... حس میکنی فشار داری وگرنه تا اخرین لحظه رفتی دستشویی؛ آب هم نخوردی که دستشویی بگیری...



با صدا زدنش توسط کای تکیه اشو از دیوار گرفت و چشماشو باز کرد.
+چیه هیونگ؟!
-حالت خوبه؟!
آروم سری برخلاف حال درونش تکون داد.
واقعا خوب نبود، کم کم حس حالت تهوع هم بهش داشت؛ دست میداد.


با رسیدن ماشین کریس اخمی کرد.
چرا باید لوهان و چانیول کنار هم میشستن؟!
بعد از اینکه پیاد شدند چانیول با اخم به بنر سینما نگاه کرد.
-اوردیمون سینما با صندلی های تختی؟!
کای اخمی بهش کرد.
-ناراحتی میتونی نیایی...
چانیول چشماشو تو حدقه اش چرخوند که نگاهش به بکهیون افتاد.



کای وارد سینما شد و بلیطارو از طریق گوشیش به مسئول سینما نشون داد.
چانیول آروم پیش بکهیون رفت.
-بکهیون؟ منو نگاه کن، رنگت  پرید،  درد داری؟!
مردد به چان نگاه کرد.
+نه چیزی نیست...
-اگه چیزی بود که نتونستی تحمل کنی بهم اعتماد کن و بگو باشه؟!



چانیول با صدای کای که بلندو عصبی داشت بکهیونو صدا میکرد نفس عمیقی کشید.
-خدایا فقط کمکم کن همین الان نرم یه مشت بزنم تو دهنش اه...
آروم از حرص خوردن چانیول خندید و سمت کای رفت.
+هیونگ میشه بیخیال من بشی و حواستو بدی به سهون؟! داری واقعا کلافه ام میکنی!
کای با تعجب به بکهیون نگاه کرد.
-فکر نمیکنی با غلطایی که باهاش کردی الان نباید زبون درازی کنی؟!



اخمی کرد و روشو از کای گرفت.
هه... غلط؟
هر کاریم کرده باشه خودش اون موقع میخواست که با چانیول باشه و الان کسی حق نداشت که سرزنشش کنه...




کریس و چانیول سمت غرفه رفتن و کمی خوراکی گرفتن.
در حالی که سفارششون داشت آماده میشد کریس از چانیول پرسید.
-به نظرت میشه اینجا سکس کرد؟!
با چشمای گشاد شده به کریس نگاه کرد و تک خندی کرد.
آروم گفت:
-میخوایی اینجا سکس کنی؟!
کریس شونه ای بالا انداخت.
+شاید...
-نمیشه، صورتاتون معلوم نیست ولی تکون خوردنتون معلوم میشه.
پوزخندی زد و ادامه داد.
-با شناختی که از تو دارم عمرا بتونی آروم پیش بری، ضایع اس...
+دو ساعت فیلمه آرومم پیش بری میشه...
خندید و آروم در گوش کریس گفت:
-مگه اینکه با سرعت حلزونی بکنیش...
+حلزونا هم سکس میکنن؟!شت فکر کن...
با این حرف کریس هر دوتاشون بلند خندیدن.





My naughty student👨‍🎓Where stories live. Discover now