+ ببین چان و بک رابطه ددی کینکی دارن یعنی توی سکس بک یه لباس گشاد صورتی با یه جوراب سفید می پوشه و یه تل خرگوشیم می زاره سرش و هی به چان می گه ددی اه ددی منو محکم تر بکن ددی... ددی...فهمیدی؟!
کای شوکه به سهون نگاه کرد.
-داری شوخی می کنی؟
+نه خیرم کاملا جدیم اونا همچین رابطه ای دارن!
چند لحظه در سکوت به سهون نگاه کرد و بلند زیر خنده زد.-چانیول و بکهیون؟!
سهون آهی کشید.
فکر می کرد اگه این موضوعو به کای بگه سریع می فهمه و بلند میشه و سراغ چانیول میره تا یه کتک حسابی مهمونش کنه.+چرا اینقدر فهمیدنش سخته؟! می خوایی برات اجرا کنم تا شیر فهم بشی همسر عزیزم؟؟
پوزخندی زد.-بلدی اجرا کنی؟ هوم؟ اوه جالب شد!
نفس عمیقی کشید و ضربه ای به پیشونیش زد.
+میشه الان تمرکزتو بزاری روی رابطه اونا؟! لطفااا!
-خیلی خب اونا باهم توی رابطه هستن فهمیدم بابا!می گن دوستت یه زمانی با دشمنت دوست میشه همچین بد هم نگفتن! در ضمن این موضوع به من ربطی نداره! وقتی بکهیون به من خیانت کرد باید فکر اینم می کرد که یه روزی به خودش خیانت میشه فقط اون روز خیلی زود رسید.
لبشو گاز گرفت، به خدا حرفی نداشت بلند شه و کای رو تا می خوره بزنه.
اخه زبون نفهمی تااا چه حد؟!
+ببین بحث خیانت و ددی بیبی جداست، نمی خوایی بدونی چرا بکهیون چانیولو انتخاب کرده؟
کای چشماشو توی حدقه اش چرخوند.
-چون خیلی کول و جذابه؟!خواست جواب بده که صدای اه و ناله توی فیلم بلند شد.
نگاهی به پرژوکتور کرد و سریع از روی تخت پایین پرید و لپ تابشو خاموش کرد.
دوباره روی تخت نشست.+تو جذابی اون که شکی نیست؛ ولی بحث من سر یه موضوع دیگه اس؛ اونم دلیل اصلی به وجود اومدن این رابطه اس!
کای با چشمایی که نگاهش تاریک و شکاک شده بود به سهون نگاه کرد.
-دلیلش چی می تونه باشه؟!
انگشت اشاره اشو سمت کای گرفت و گفت:
+خوده تو !کای بلند پوزخندی زد و با تعجب گفت:
-من؟ دیوار کوتاه تری از من نبود؟
دهن کجی ای بهش کرد.چهار زانو روبه روش نشست و گفت:
+اونشبی که پارتی گرفتی رو یادته؟ اون ویلای بغلی... اونشب یکی به بکهیون مواد مخدر داد
بلند داد زد.
-بک مواد کشیده؟!
آروم سری تکون داد.چشماشو ریز کرد و با شک از سهون پرسید.
-توهم کشیدی؟!
بالش رو تختو برداشت و محکم سمت کای پرت کرد.
+من بعدش پیش تو بودم!
کای با یاد اوری اونشب ابرویی به نشونه فهمیدن بالا داد و منتظر ادامه حرف سهون شد.-وقتی من پیش تو بودم بکهیون با یه نفر وارد یکی از اتاقای اونجا میشه و رابطه بر قرار می کنه، فرداشم چانیول با عکسایی که از اون رابطه داشته بکهیونو تهدید می کنه که عکسارو تو سایت شرکت اپلود می کنه و اینطوری موقعیت تو، توی خطر می افتاد و بکهیونو از این طریق مجبور به امضای سه تا قرار داد کرد، اولیش قرار داد ددی کینکی، دومیشم حضانت و سومیش سهام شرکت...
YOU ARE READING
My naughty student👨🎓
Fanfictionکاپل: چانبک، کایهون، کریسهو ژانر: ددی کینک، ازدواج، اسمات، طنز، رومنس، مدرسه چانبک: بکهیون یه دانش آموز درس نخون و فوق العاده شیطون که به قول خودش درس به دوتا آلبالوهای خوشگلش وصله! دقیقا وقتی که سال آخره و قراره از شر مدرسه راحت بشه، معلمی گیرشون...