Part 31😈🧑‍🏫

3.9K 681 83
                                    

تلو تلو کنان از آسانسور هتل بیرون اومد.
بعد از عروسی به دیسکویی که طبقه زیرزمینی هتل بود رفته بود و اندازه دو شات نوشیده بود. ولی مست نکرده بود...

واقعا به کمی نوشیدن و ازاد کردن ذهنش نیاز داشت.
کریس دو سال کراش واقعیش بود، بعد به همین راحتی از دستش داده بود؟
کارت اتاقو به جای مخصوصش زد و در باز شد.
+من از سوهو کردنی تر نیستم واقعا؟!
گیجگاهشو فشار داد.

آروم در اتاقو باز کرد و سرشو از لای در رد کرد.
وقتی دید وضعیت سفیده، با خیال راحت وارد اتاق شد و در رو محکم بست.
کتشو در اورد و با پاش به یه جایی شوت کرد.
بلند با خودش شروع به صحبت کرد.

+واییی یعنی کریس سوهو رو کرده؟ فاااک! کریس به اون جذابی اون سوهو پخمه رو بکنه؟ واقعا توی حقه من ظلم شده...

خودشو روی تخت پرت کرد و محکم شروع به لگد پرودن کرد.
+واایی کریس و سوهو؟ اخه اون دوتاااا! واییی خدا الانه سکته کنم.
کفششو در اورد و محکم توی دیوار پرت کرد.
چشماشو بست و جیغ بلندی کشید.
وقتی داشت جیغ می کشید صدای باز شدن در رو نشنید.

وقتی جیغ کشیدناش تموم شد آهی کشید.
+خیلی نامردیه... اگه سوهو کردنیه، پس من ده برابر اون کردنی ترم، پس در نتیجه کریس باید بیاد منو بکنه نه اونو...
-اوم...پس خیلی کردنی هستی؟
سریع از روی تخت بلند شد و ایستاد.
به چانیول که توی یه متریش قرار گرفته بود نگاه کرد.

+کجا بودی؟!
چانیول دکمه سر استیناشو باز کرد و تا ارنجش استیناشو تا کرد.
-تو کجا بودی بکهیون؟! قبل اینکه بری عروسی بهت گفتم با من میری و با من بر می گردی! پس کجا رفتی!
+با خاله ات برگشتم!

چانیول نگاه عمیقی به بک کرد.
-خاله من دو ساعته که به هتل برگشته.
+رفته بودم دیسکو هتل.
-و نوشیدی!

شونه ای بالا انداخت.
+بهش نیاز داشتم.
چانیول پوزخندی زد.
-چرا؟ چون خیلی کردنی هستی؟!
با گستاخی توی چشمای چان زل زد.
با اینکه خیلی از لحن محکم چان و اون قیافه ای که معلوم بود میخواد سر به تنش نباشه برگاش ریخته بود

ولی حرفای چانو به البالوهای خوشگلش گرفت با پرویی گفت:
+ببین جناب پارک، تو که اول و آخر منو نمی کنی با اینکه من خیلی کردنی ام و مطمئنم تو دیکت خشکیده؛ اما خوب به هر حال من باید یه نفرو پیدا کنم تا دیک مبارکشو توی سوراخ نازنینم فرو بکنه یا نه؟

چانیول قدمی به جلو برداشت و گفت:
-اینقدر دوست داری زیر یکی بری و تا جون داری کرده بشی؟!

بکهیون آب دهنشو محکم قورت داد.
اون پارک فاکیول چه مرگش شده بود؟
آروم قدمی به عقب برداشت.
+بهت که گفتم، کونه خودمه، اصلا دلم می خواد 24 ساعته یه دیک توش تکون بخوره...به تو چه...
نتونست حرفشو کامل کنه، چون چانیول داشت قدمای بیشتری سمتش بر می داشت.

My naughty student👨‍🎓Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang