روی تخت غلتی خورد و نفسشو با آه بیرون فرستاد.
در حموم باز شد و کای بیرون اومد.
زیر چشمی نگاهی بهش کرد و لبشو گاز گرفت تا نیشش باز نشه.
کای سمت کشوهای لباس رفت.
بلند شد و تکیه اشو به دیوار داد.
با پوست کنار ناخنش مشغول بازی شد.
+اگه قبول نشم چی؟!
لباس زیری برداشت و همونطور که حوله تنش بود پاش کرد.
-همه توی کنکور قبول میشن، فقط شاید تو رشته ای که بخوان نتونن قبول بشن، که در این صورت دنیا به آخرش نرسیده چیزای زیادی هستن که دوستشون دارن و میتونن سراغ اونا برن
آروم سری تکون داد.
حوله رو از تنش در اورد و روی شوفاژ پهنش کرد.
در حالی که بدن کای رو دید میزد یکی از پاهاشو جمع کرد.
+به نظرت من بزرگ میشم؟! از لحاظ قد و اینا...
شلوارشو برداشت و پاش کرد
-چه طور؟!
لباشو جلو داد و با غصه گفت:
+ اونجوری دیگه به هم دیگه نمیاییم
حوله کوچیکی رو برداشت و روی تخت نشست.
حوله رو روی سرش گذاشت و در حالی که نم موهاشو میگرفت به سهون نگاه کرد.
-چه ربطی داره؟!
با اعتراض گفت:
+خیلیم ربط داره اونطوری دیگه تو بغلت نمیشم!
نیشخندی زد.
-خب تو منو بغل میکنی...
سری تکون داد.
+نمیخوام. کاااای...
-بلههه؟!
+همیشه میخوایی تو تاپ باشی؟!
با تعجب صداشو کمی بالا برد.
+ منظورت چیه؟!
دستشو پشت گردنش برد و کمی خواروندش.
-اخه میدونی چیه، من که تاحالا کسیو چیز نکردم ... بعد خوب میدونی کنجکاوم ببینم حس اینکه یکیو چیز بکنی چه طوریه^^ ولی من که با تو باشم نمیتونم کسیو چیز کنم ولی بزرگ شدم میزاری تو رو چیز کنم؟!
اخماشو توی هم کشید و از جاش بلند شد.
-حتی اجازه فکر کردنشم نداری...
ایشی گفت و با اعتراض پاهاشو تکون داد.
+حالا میبینی...
تیشرتی برداشت و تنش کرد.
-باشه میبینیم.
ابرویی بالا انداخت و گفت:
+ نمیخوایی بخوابی که لباس تنت کردی؟!
- نه پاشو بریم اتاق پایین فیلم میبینیم و بعدش میخوابیم.
با ذوق بلند شد و سمت در رفت.
+چه فیلمی می خوایی ببینیم؟!
کای سمت کمد رفت و لپ تابی کهبرای سهون بود رو برداشت.
-نمیدونم بریم بعدش انتخاب میکنم.
+به بکهیون بگم بیاد؟!
شونه ای بالا انداخت.
-اگه مشکلی نداری بگو بیاد.
با تعجب پرسید.
+مشکل؟ چه مشکلی؟
کای درو باز کرد و بیرون اومد.
-معمولا فیلمای عاشقانه رو زوجی میبینن!
هومی گفت و همراه کای از در بیرون رفت.
یعنی نره بکی رو صدا کنه؟ گناه داره...
منظورش دقیقا از فیلم عاشقانه چی بود؟!
نکنه از این فیلمای ناجور باشه؟!
اخه میدونید چیه؟ اگه از دید مثبت نگاه کنیم
Fifty Shades of Grey
هم عاشقانه بود/:
ŞİMDİ OKUDUĞUN
My naughty student👨🎓
Hayran Kurguکاپل: چانبک، کایهون، کریسهو ژانر: ددی کینک، ازدواج، اسمات، طنز، رومنس، مدرسه چانبک: بکهیون یه دانش آموز درس نخون و فوق العاده شیطون که به قول خودش درس به دوتا آلبالوهای خوشگلش وصله! دقیقا وقتی که سال آخره و قراره از شر مدرسه راحت بشه، معلمی گیرشون...
