لبخند عمیقی زد و دستاشو بهم کوبوند.
+اخ جون تنبیه!
چانیول با تعجب به بکهیون نگاه کرد.
دقیقا چه چیزی درباره واژه "تنبیه" تو ذهن اون بچه می چرخید؟!با اخم گفت:
-نمی دونم چی باعث شده از تنبیه کردن اینقدر خوش حال بشی.
بکهیون شونه ای بالا انداخت و حق به جانب گفت:
+معلومه! چون تنبیه های ددی رو دوست دارم!
چانیول یه تار ابروشو بالا داد و گفت:
-فکر کردی هر تنبیه ای به معنای لذت بردنه؟ بهت توصیه می کنم یه نگاهی به دیکشنری بکنی تا معنای دقیق کلمه تنبیه رو بفهمی! فرمولارو بهت می دم و تو تستارو جلوی چشمای خودم حل می کنی! این تنبیهته فهمیدی بکهیون؟!
چشم غره ای بهش رفت و توی دلش گفت:
+حداقل دلمو الکی خوش نمی کردی، دوساعت تو حموم پشمامو زدم/:
با پرویی تو چشمای چانیول زل زد و گفت:
+گفتی بهم جایزه می دی!
چانیول دهن کجی ای بهش کرد و گفت:
-حتما آب نبات می خوایی؟!
+آره آب نبات تو رو می خوام!
چانیول اخمی کرد و کمی صداشو بالا برد.
-بسه دیگه، فکر نمی کنی داری از حد خودت می گذری!؟سرشو به حالت نه تکون داد و گفت:
+وقتی حرفیو زدی بهش عمل کن!
چانیول بدون حرف بهش نگاه کرد و بعد چند ثانیه کیفشو برداشت و بسته ای رو از کیفش بیرون اورد.
بسته رو جلوش گذاشت و اشاره ای بهش کرد.
-بازش کن؟!
لبخند آرومی زد.
+این چیه ددی؟!
-جایزه ات.
بسته رو برداشت و کاغذ دورشو باز کرد.
با کامل باز کردن کاغذ پوفی کشید و نگاه کلافه اشو به چانیول داد.
+واقعا ممنون به خاطر جایزه ات! بهترین جایزه ایه که تو طول عمرم گرفتم!
چانیول لبخندی بهش زد و گفت:
-خواهش می کنم بیبی! می خوایی امتحانشون کنیم؟!
چشماشو تو حدقه اش چرخوند و با چشم غره گفت:
+نه خیر! ترجیح می دم تستامو حل کنم.
-آفرین عزیزم، خوب کاری می کنی! شروع کن!
نفس عمیقی کشید و جلوی خودشو گرفت تا دهنشو باز نکنه و هرچی که به زبونش میاد رو نگه.
جاست فاک یووووو پارک چانیول.................
با آه و ناله نالید و گفت:
+ددی! تو رو خدا بسه دیگه! 56 تا تستو حل کردم! تو رو خدا بسه.
چانیول عقب کشید و به پشتی کاناپه تکیه داد.
-باشه ولی به شرط اینکه امتحان هفته دیگه اتو خوب بدی.
انگشت کوچیکشو جلو برد.
+قول می دم.
چانیول انگشتشو دور انگشت بکهیون حلقه کرد و به تناسب دستاشون آروم توی دلش لبخندی زد.
بکهیون بلند شد و روی کاناپه نشست.
سرشو رو پاهای چانیول گذاشت و دراز کشید.
+ددی؟!
-هوم؟!
+تو هنوزم اون پسره رو دوست داری؟!
چانیول با تعجب یه تار ابروشو بالا داد.
-منظورت کدوم پسره؟!
+همونی که تو و کای دوتایی دوستش داشتین!
با تعجب نگاهی به بکهیون کرد که با کنجکاوی بهش زل زده بود.
-تو از کجا می دونی؟!
بکهیون دست چانیول رو گرفت و شروع به بازی با انگشتاش کرد.
+فقط حدس زدم. یعنی چیزه دفترچه خاطرات کایو خوندم.
-از کی فهمیدی؟
+قبل از اینکه همو ببینیم!
چانیول پوزخندی زد.
ŞİMDİ OKUDUĞUN
My naughty student👨🎓
Hayran Kurguکاپل: چانبک، کایهون، کریسهو ژانر: ددی کینک، ازدواج، اسمات، طنز، رومنس، مدرسه چانبک: بکهیون یه دانش آموز درس نخون و فوق العاده شیطون که به قول خودش درس به دوتا آلبالوهای خوشگلش وصله! دقیقا وقتی که سال آخره و قراره از شر مدرسه راحت بشه، معلمی گیرشون...