د.ا.د زین
با سرعت تو جنگل دنبالش میگشتم که با صدای زوزه ای که اومد به سمت شمال حرکت کردم....خدای من...چهار تا ببر روش بودن.
سریع بهشون حمله کردم،چهارتاشون از لیام دور شدن و بهم حمله کردن.
دوتاشون رو زخمی کردم و یکیشونم بیهوش،چهارمی هم فرار کرد.
سریع به سمت لیام رفتم،سرشو اوردم بالا،تغریبا بیهوش بود.
اروم زدم به پوزش،چشماشو یکم باز کرد،اروم بهش گفتم
_شاهزاده به حالت عادیت برگرد...زود باش
اون یه صدای زوزه دیگه از خودش دراورد و به حالت عادیش برگشت....از تمام بدنش خون میومد.
گذاشتمش زمین و از سرجام بلند شدم.اون با صدایی که به زور به گوش میرسید صدام زد
_ز..ین
سریع گفتم
_اروم باش شاهزاده الان درستش میکنم
کمربندمو باز کردمو با سگکش چند باررو مچ دستم کشیدم تا زخم شد.
سریع نشستم و دهن لیامو باز کردم.
چند قطره از خونم ریخت تو دهنش،اون دیگه داشت بیهوش میشد.
زیر کمر و رونشو گرفتم و بلندش کردم،با اینکه از من درشت تره ولی خوب تو بقلم جا شده.
با سرعت سمت خونه حرکت کردم.
گذاشتمش رو تختمو و رفتم سمت کمد،پارچه مخصوص و اون مایع زرد(بانداج و بتادین)رو دراوردم و سمت لیام رفتم.
سریع رفتم پایین و یه سطل اب اوردم،لباساشو کامل دراوردم،این بشر چطوری انقدر عضله ایه؟من که این همه سال اینجام بازم اینجوری نیستم.
با یه پارچه دیگه تمام خونای رویبدن لیامو پاک کردم ولی بازم از دست و پا و پهلوش خون میومد،ماده زرد رو کامل روی زخماش ریختم،اون یکم تو جاش تکون خورد،سریع اون پارچه رو دورشپیچیدم.
بعد از اتمام کارم از کنارش بلند شدم،نگاهی به سر تا پاش کردم تا ببینم جایدیگش زخم نباشه،که خدا رو شکرنبود.
رو صندلی کنار تخت نشستم و بهشنگاه کردم.
اون با چشمای فندقیش زول زد تو صورتم طوری که انگار انتطار نداشت من همچین کاری بکنم البته خودمم همچین انتظارینداشتم.
دستمو اوردم بالا و موهای تو صورتم و زدم کنار،اومدم دستمو بیارم پایین که لیام مچ دستمو گرقت،گفتم
_چیه؟
اون دستمو سمت صورتش چرخوند و با اخم به جای زخمم نگاه کرد،گف
_چرا دستت هنوز زخمه؟
دستمو از دستش کشیدم بیرون و گفتم
_اون شاخه درختی که باهاش دستمو بریدم...مال درخت یاقوت بود،واسه همبن یکم طول میکشه تا خوب بشه
اون سرشو انداخت پایین،سمت خروجی خونم حرکت کردم و گفتم
_زود بیا پایین یه اب تنی بکن بو خون میدی.
YOU ARE READING
OUT OF MIND(L.S)(complete)
Fanfictionهیچ چیز اونطور که میخوایم پیش نمیره حتی اگه چیزی که میخوایم به ضررمون باشه....