د.ا.د هری
تو اتاقم نشستم و به بیرون نگاه کردم،تمام چیزایی که از کریس شنیدم و تو ذهنم مرور کردم،داستان وحشتناکیه البته این داستان یه جورایی ناقصه اخه چطور ممکنه کسی با این خصوصیات بتونه همچین کاری بکنه و تازه اون رو نکشن و فقط تو جنگل حبس کنن.
یادمه مامان همیشه میگفت"اگه کاری،حرفی یا حرکتی باعث بشه کسی تفاوت تو رو بفهمه یا حتی اگه به کسی با قدرتت اسیب بزنی اونا تو رو نابود میکنن،این یه قانونه و تو نمیتونی تغییرش بدی"پوزخند تلخی زدم،همین قانون مزخرف مرکز پدرمو ازم گرفت....
د.ا.د لویی
رفتم سمت اتاقش،اینطور که فهمیدم تا الان کسی نتونسته رازیش کنه برای تمرین و انجام قانونا،هه،اونا فکر میکنن هری دو_سه سالشه در حالی که خبر ندارن سی سالشه😂😂
بدون در زدن در اتاقشو باز کردم،اون که به نظر میومد تو فکر بوده با برخورد در با دیوار از روی تخت که نشسته بود پرید و با تعجب بهم نگاه کرد،اون که انتظار نداشت من در بزنم،نه؟
به کنار در تکیه دادم و گفتم
_هی فرفری اینطور که فهمیدم حرف گوش کن نبودی و از زیر تمرینات در رفتی،زود باش باید تمرین کنی
بعد حرفم از اون قیافه تعجبیش دراومد و پوفی کرد،چشماشو چرخوند و با یه حالت اعتراض گفت
_من از زیر تمرین در نرفتم اونا داشتن از پایه با من کار میکردن و منم اونا رو تو دو ثانیه انجام میدادم و میرفتم، بعدشم من سی سالمه و تمام عمرم به جای خوندن درس و بازی کردن تو کوچه داشتم حرکاتمو تمربن میکردم،قطعا دیگه نیازی به اموزشای مسخره شما ندارم😤😎😒
یکی از ابروهامو دادم بالا و گفتم
_اونا فکر میکردن تو تازه تبدیل شدی و چیزی نمیدونی.
رو تخت دراز کشید و با بی خیالی گفت
_میتونستن بپرسن
چشمامو چرخوندم و گفتم
_قانون میگه که هر کی برای دفاع میاد تو مقر چه یک ساله چه صد ساله باید از پایه اموزش ببینه....
_میدونم....مامانم در روز حداقل پنجاه تا از قانونا رو بهم میگفت تا زمانی که میام اینجا حداقل ۵۰۰تاشو حفظ باشم تا برام کارا اسون تر پیش بره....
تک خنده ای کردم و رفتم رو صندلی کنار تختش نشستم،ازش پرسیدم
_مامانت هنوز زندست؟
_اوهوم.قرار بود بعد مرگش من بیام اینجا...اون برای اینکه من از بچگی اینجا نباشم خیلی تلاش کرد.
_مامان خوبی داری...به هر حال،زود پاشو اگه میخوای من به قولم وفا کنم و مثل یه دوست خوب باشم تو هم باید به حرفام گوش کنی و رو مخم راه نری
نیش خند زد و گفت
_یه دوست پسر خوب
خوب چیه؟من هنوز نمیتونم این کلمه رو حضم کنم اونم وقتی قراره این جنگلی رو مخاطب قرار بدم😤😒😑،اصلا اون چرا تو هر مکالمه میخواد ثابت کنه که یه عوضیه؟
د.ا.د هری
رفتیم تو حیاط،به دیوار ساختمون تکیه دادم تا اون هر کاری بگه انجام بدم،نمیخوام فعلا باهاش بحث کنم،میترسم دوباره قش کنه بیفته رو دستم.
لویی لبخند ملیحی زد و رفت سمت انباری و یه...ضبط صوت اورد؟برای چی؟😕تا جایی که یادمه تمرین نیازی به ضبط صوت نداره؟😦
سوالی نگاش کردم و با یه نیشخند گفت
_میخوام برقصی
با چشای گرد شده گفتم
_برقصم؟برای چی؟
_چون من میگم.😙😏
_کاملا قانع شدم😐😑
ریز خندید و پرسید
_چه سبکی میرقصی؟
شونه انداختم بالا و گفتم
_فرق نداره من همه سبکی میرقصم
سرشو تکون داد و خم شد تا یه اهنگ پیدا کنه.
این نمیتونست بشینه و اهنگ انتخاب کنه؟مطمعنن از عمد اون باسن بزرگ و خوشفرمشو(من مردم😵😍)نداده سمت صورت من،نه؟چون اون قطعا علاقه ای نداره که من بفاکش بدم.
لویی از اون حالت معنوی دراومد و گفت
_اینم اهنگbetterازmeghan trainot...شروع کن ببینم چند مرده حلاجی😏
رفتم جلو شروع به رقص کردم،لوییم با یه پوزخند جلوم وایساده بود و تمام حرکاتم و زیر نظر گرفته بود.
وسطای اهنگ بود که اهنگ قطع شد،جفتمون با تعجب سرمون رو برگردوندیم و دیدیم پری با اخم اونجا وایساده،لویی سمتش رفت و یکی از ابروهاشو داد بالا،پرسید
_مشکلی پیش اومده؟
پری با تشر گفت
_من به تو گفتم اینو بیار و بهش درس بده نه اینکه براش اهنگ بزار تا برقصه
منم با همون لحن گفتم
_این به حیوون میگن😑
لویی اروم خندید ولی بعد جدی شد و به پری گفت
_من خودم میدونم دارم چکار میکنم پز و اینکه اون تازه خون اشام نشده،هری حدودا سی ساله خون اشامه
پری با چشمای گرد شده نگام کرد و منم یه لبخند دندون نما تحویلش دادم،پوفی کرد و گفت
_به هر حال باهاش حرکاتو کار کن چون خودمم میتونم باهاش رقص کار کنم
اومد بره که سریع گفتم
_تو بلدی برقصی؟
اون برگشت سمتمو با یه لبخند ملیح گفت
_من تو تانگو و اسپانیایی استادم
پشت سرش لویی گفت
_همه افراد اینجا به خوبی میرقصن،این یه رسمه
با تعجب گفتم
_واقعا؟
_اره
خوب واقعا من یه چیز دیگه از خون اشاما تو فکرم بود،یه مشت موجود خشن که میخوان همه رو قطل عام کنن..
به پری گفتم
_پز میشه بقیه رو صدا کنی
_برای چی؟
با یه لبخند دختر کش گفتم
_میخوام برقصیم

KAMU SEDANG MEMBACA
OUT OF MIND(L.S)(complete)
Fiksi Penggemarهیچ چیز اونطور که میخوایم پیش نمیره حتی اگه چیزی که میخوایم به ضررمون باشه....