سهون در حالی که سعی میکرد روی رقصش تمرکز کند ، لحظه به لحظه با دستش کمر لوهان را بیشتر فشار میداد . بعد از گذشت چند دقیقه ، بکهیون و چانیول هم به آنها پیوستند . لوهان که متوجه شده بود ، سهون با آمدن آن ها بیشتر او را تحت فشار گذاشته ، با صدایی ضعیف زمزمه کرد :
-سهون ؟ یکم آروم تر . داری استخونای کمرمو میشکونی .
سهون که تازه متوجه حالت عصبی خودش شده بود ، دست از فشار آوردن بر روی کمر لوهان برداشت و با شرمندگی گفت :
+ببخش عزیزدلم . آخه امشب خیلی جذاب و زیبا شدی ، نمیتونم خودمو کنترل کنم .
لوهان با خنده پرسید :
-که اینطور ؟
سهون بوسه ای روی لب های او زد و با شیطنت گفت :
+آره ، تازه دارم سعی میکنم جلوی خودمو بگیرم و ندزدمت . البته آخر شب ، هیچکس نمیتونه تو رو از دستم نجات بده .
لوهان قیافه ی متعجبی به خودش گرفت و پرسید :
-یعنی میخوای منو بدزدی ؟
سهون سرش را به نشانه ی تایید تکان داد ، لبش را گاز گرفت و گفت :
+آفرین ، دقیقا .
-اونوقت میخوای چیکارم کنی ؟
+کارای خوب خوب ، شاید هم کارای بد بد . کی میدونه ؟
لوهان خندید و گفت :
-از دست تو سهون . نمیشه ، جونگین خونس .
سهون کلافه اعتراض کرد :
+خونس که خونس . تازه ، اون الان حتما با دوستش تا خرخره مست کرده و هر کدومشون یه گوشه بیهوش شدن . از کجا میفهمن ما کی برگشتیم ؟ بدزدمت یا نه ؟
لوهان لبخند شیرینی زد و با خجالت زمزمه کرد :
-باشه بدزد .
سهون بوسه ای روی نوک بینی سرخ شده ی او زد و گفت :
+ای جانم آهوی کیوت من . نگاه کن چه از خجالت سرخ شده . انگار نه انگار ، این همون لوهانیه که شبا داد میزنه ، سهون سریع تر ، سهون همونجا ، سهون عجله کن ، سهون ...
و جمله اش با برخورد مشت لوهان با سینه اش ناتمام ماند . لوهان که از خجالت سرخ شده بود ، کلافه نالید :
-اوه سهون ؟ الان جای این حرفاس ؟ یکی میشنوه ، زشته !
سهون که دلش برای حالت بانمک لوهان غش رفته بود ، با شیطنت گفت :
+چشم عزیزدلم ولی امشب از این حرفا زیاد بزن ، باشه ؟ خیلی دوستشون دارم .
لوهان با خنده گفت :
-ای منحرف . اصلا امشب حتی اجازه نمیدم بغلم بخوابی .
سهون چهره ی ناراحتی به خودش گرفت و ملتمسانه گفت :
ВЫ ЧИТАЕТЕ
Life Along the Rainy Route
Фанфикزندگی شیو لوهان و همسرش اوه سهون به همراه پسرشون جونگین عالی و تقریبا بی نقص بود تا اینکه رد پای نامزد سابق سهون یعنی بیون بکهیون توی زندگیشون پیدا شد ! به نظرتون زندگی مشترک ده ساله ی سهون و لوهان میتونه همچنان بی نقص بمونه یا یه بارون سهمگین و سی...