Chapter2/Dusk till Down

721 134 108
                                    

با عنایت بر کاور که نتیجه ی تلاش این جانب است
***************

- تو زین نیستی

- من از لویی خوشم میاد... اگه هری برنگرده دیگه صبر نمیکنم

- زین عوض شده دیگه اون پسر شکننده ی سابق نیست
اون عوض نشده فواد ، فقط تظاهر میکنه.

- از کی داری بهم دروغ میگی؟ از اول عمرم؟

- من یه مالیکم میخوام به پولم برسم ریاست نمیخوام

- پسر دوم پیدا نشده و این یه ریسک بزرگه

- تاملینسون جلوی مالیک قرار میگیره؟
اون دیگه پندلتونه

- زین؟ اجازه میدی ببوسمت؟

- لویی احتیاج به کمک داره من دیگه پنهان نمیشم

- یه نفر قاضی رو خریده و اون آزاد شده

- من فقط میخواستم از پسرام محافظت کنم

- زین داره بزرگ ترین اشتباه زندگیشو مرتکب میشه

- پسر گریس؟ گریس پسری نداشت

- دیدار به قیامت... پاپا

-میوه؟
سیب ... سیب ترش !

Are you ready?

لاویو
☉miss_leo☉

sour apple [Z.M]Where stories live. Discover now