هی گایز
دل تنگ اینجا بودم...کاور یه خلاصه از فصل اول سیب ترشه...
ببینید و برای فصل جدید آماده باشید.لاویو
☉miss_leo☉پ.ن : فواد؟!!
YOU ARE READING
sour apple [Z.M]
Fanfiction[Complete] صداش پیچید که گفت: من حتی صدای نفساتو میشناسم چرا این موقع از شب بیداری بیب؟ خواب بد؟ جواب ندادم فقط دستمو محکم جلوی دهنم گرفتم و تا صدای هق هقم بلند نشه لیام دوباره گفت : تو جات توی بغل منه منم بدون تو خوابم نمیبره.... عزیزم برگرد... هرج...
Chapter 2 is loading....
هی گایز
دل تنگ اینجا بودم...کاور یه خلاصه از فصل اول سیب ترشه...
ببینید و برای فصل جدید آماده باشید.لاویو
☉miss_leo☉پ.ن : فواد؟!!