🐯کامیار🐯
شروع به معاینه ی سامیار کرد و با چهره ای جدی نگاهم کرد و گفت:
دیشب باهم رابطه داشتین؟!
عصبی و دست به سینه نگاهش کردم و گفتم:
من واقعا نمیدونم چرا باید به کیمیا و جنابعالی جواب پس بدم که دلم میخواد با همسرم عشقم بخوابم؟!
خندید و زد به بازوم و گفت:
چرا اکی میشی بخاطر این پرسیدم که بچه تکون خورده برای همین سامیارت درد داره!
نگران رفتم سمت سامیار و گفتم:
منظورت چیه؟!یعنی باعث آسیب دیدنش شده؟!
ابرویی بالا انداخت و گفت:
نه فقط استرس و هیجان براش فعلا خوب نیست و باعث میشه بچه بهش شوک وارد بشه و بقیه اش هم کت خودتون میدونین بیوفته!
سامیار با نگرانی دست سمین رو گرفت و گفت:
چیکار باید بکنیم...لطفا نزار چیزیش بشه!
لبخندی خواهرانه بهش زد و روی موهاش رو نوازش کرد و گفت:
نترس داداشی نمیزارم چیزیش بشه...
بعد با خنده ای ادامه داد:
خیلی دوست داشتنی شدی سامیاری...دقیقا عین مامان هایی شدی که بیقرار رسیدن بچهشون هستن!
سامیار لبخند خجلی زد و اخمو نگاهم کرد و گفت:
برو بچه ام نیما رو بیار برای کمرش روغن گیاهی بمالم...
سوالی نگاهش کردم که گفت:
دیشب بهش فار اومده آقای فاکر وحشی گرسنه!
سمین به حرفش خندید و گفت:
خب گناه کامیار خان چیه شما زیادی فیس و نازین!
خندیدم و روی پیشونیش رو بوسیدم و گفتم:
دیدی خواهرت هم موافقه سکس ملایم برای معمولی هاست و برای خوشگل هایی مثه شما فقط سکس خشن کار سازه؟!
مشتی به بازوم زد و گفت:
برو پی نیما بچه ام درد داره!
چشمی گفتم و رفتم بیرون از اتاق و نیما رو که داشت خودش رو از دست کیمیا نجات میداد صدا زدم.
کیمیا بعد دوییدن نیما بلند گفت:
وحشی خب من عمه ات هستم دیگه محرمیم یکم آدم باش!
به حرفش خندیدم و گفتم:
بچه ام عمه ی چسبناک و رژی دوست نداره!
جیغی زد و خواست بیاد سمتم که نیما رو کشیدم توی اتاق و در رو بستم.
سمین هم با نوشتن چند تا دارو مثه سرم و آمپول گفت تهیه اش کنیم و رفت! واقعا برام سوال بود چطور اینقدر راحت با این مسئله کنار اومد؟!
چون جز کار و حرفه اش بود؟!
نیما با ناز سر روی شکم سامیار گذاشت و نوازشش کرد و بوسید.
سامیار دست پشت کمرش گذاشت و ماساژی دادش و گفت:
قربونت برم درد میکنه اینجاهای کمرت؟!
نیما مظلوم سری تکون داد که رفتم سمتش و روی موهاش رو بوسیدم و گفتم:
دراز بکش ووروجک برات روغن بمالم!
BINABASA MO ANG
L💘VE's BERMUDA
Romanceبرمودای عشق...!♡♡♡ عشقه دو تا مرد...!♡ عشقه دو مرد به پسری زیبا و فریبنده...!♡ ✓رابطه ی دو نفره ای که با اومدن نفر سوم به کل تغییر کرد...!^_^♡♡♡ _خیلی دوستتون دارم پسرای من!❤_❤ +نوچ من بیشتر دوستت دارم عشقم!♡_♡ =جر نزن ددی...من بیشتر ددی بزرگم رو دو...
