Part 30♨️

12.2K 842 397
                                    

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

سلام عزیزان دلم، امیدوارم که حالتون خوب باشه

¡Ay! Esta imagen no sigue nuestras pautas de contenido. Para continuar la publicación, intente quitarla o subir otra.

سلام عزیزان دلم، امیدوارم که حالتون خوب باشه...
قبل از شروع پارت جدید اینجام تا نکته ای رو بیان کنم؛
این پارت تقریبا فول اسمات محسوب میشه و لازم دونستم قبلش به بچه هایی که اسمات نمیخونن یه ندایی رو داده باشم؛ اگر به هر دلیلی قراره اسماتش رو نخونید حتما دیالوگ ها رو جداگانه بخونید چون نکته های زیادی بینش هست و نمیخوام ابهامی به ابهاماتتون اضافه شه.

امیدوارم که پارت مورد پسندتون واقع شه و دوسش داشته باشید.

"قسمت سی‌ام"

با وجودی غرق شده در میان تپش هایش، خودش را عقب کشید و کمرش را از چنگ اسارت دستهای مرد بزرگتر رها کرد، نگاهش را به چهره ی زیبای او دوخت، چهره ی سرخ شده ای که نگاهش به خماری کشانده میشد؛ مرد بزرگتر چه بر سرش آورده بود که آنچنان بی قرار شود؟
خنده ی بریده ای کرد و درحالیکه کمرش را تکیه ی وان میکرد لب زد:
-یادمه بهت میگفتم... تو از فکر هم آغوشی ما، زیر یه دوش... ارضا میشی!
آب دهانش را فرو دادو درحالیکه خودش را به سوی مرد بزرگتر خم میکرد، لبهایش را به لبهای او رساند:
-فقط... فکر کاری که... الان داریم انجامش میدیم!
کام عمیقی از لبهای شیرین او گرفت و درحالیکه کف دستهایش را به آرامی سنجاق سرشانه ی او میکرد، فشار خفیفی را به

هیکل او وارد کرد و او را وادار به تکیه دادن به دیواره ی وان کرد، آنگونه که بیش از پیش میان آب فرو رود:
-حالا به من بگو افسر...
بی توجه به عضو پر دردش، روی زانوهایش به سوی تهیونگ خزید و درحالیکه پاهایش را دو سوی ران او ثابت میکرد بر رویش خیمه زد؛ درست همچون همان بلایی که مرد بزرگتر بر سرش آورده بود!
هوشمندانه جایشان را عوض کرده بود!
-انجامش.‌‌.. میتونه ارضات کنه؟
به محض اتمام جمله اش درحالیکه سرش را میان گودی گردن مرد بزرگتر فرو میبرد، دستش را به سمت برجستگی شلوار او هدایت کرد و با یک حرکت، عضو نسبتا سخت شده ی او را میان مشتش فشرد!
همان فشاری که کافی بود تا حبس شدن نفس میان سینه ی تهیونگ را احساس کند، بوسه ی کشداری را نصیب گردنش

INRED | VKOOKDonde viven las historias. Descúbrelo ahora