Part25:
برای شیرینی دادن به کافی شاپ مدرسه رفتیم یه میلک شیک شکلاتی مهمونش کردم.
بعد از زنگ تفریح سر کلاس شیمی حاضر شدیم.معلم شیمی یه خانم پیر بداخلاق بود.سر کلاس که اومد گفت:میخوام شماها رو گروه بندی کنم.خب حالا گروه های دو نفره تون رو مشخص کنید.
من و النور دستامونو با هم بلند کردیم.دایانا هم به دنیل تحمیل کرد که باهم همگروه شن.
خلاصه هرکی با بهترین دوستش سر یه میز نشستن.
معلم شیمی خنده ای خبیثانه کرد و گفت:هاهاهاها بیخود دلتون رو خوش نکنید.پس شما هرگز نمیتونید با دوستتون همگروه شید!من هرجور دلم بخواد گروه ها رو درست میکنم.
همه از تعجب چشماشون گرد شد.وای که واقعا چقدر این پیرزن بدجنسه!
اسما رو با هم صدا زد.من و دنیل با هم تو یه گروه افتادیم.النور و دایانا هم باهم.یعنی شانس از این بدتر!
دنیل با بی حوصلگی کنار من روی صندلی نشست و چند تا بشر و ظروف آزمایشگاهی آورد.
گفتم:دنیل به نظرت بهتر...
نذاشت به حرفم ادامه بدم و گفت:حرف،حرف خودشه.سعی نکن این یکی رو منصرف کنی و گرنه یه نمره ای بهت میده که صد سال بخاطرش افسوس میخوری.
با سر تایید کردم.دبیر شیمی از جایش بلند شد و ایستاد.با فریادش کل کلاس ساکت شد.با صدایی رسا گفت:امروز باید چیزی بسازید که منفجر شه.
یکی از بچه ها که خیلی شوخ بود زد زیر خنده!
دبیر شیمی عصبانی شد و با خط کش محکم کوبید تو سرش!بیچاره از شدت درد اشک تو چشماش جمع شد و با عصبانیت کلاس را ترک کرد.
دبیر شیمی به حرفش ادامه داد:مواد رو با هم ترکیب کنید و محلولی بسازید که منفجر شه!دیگه سوالی هم نپرسید.دقیقا الآن ۲۰ گروه دو نفره تشکیل دادید.در نتیجه با توجه به هوش و سرعت عملتون نمره می گیرید.گروه اولی که تموم کنه۲۰ ،گروه دوم۱۹،گروه سوم۱۸ و الی آخر...اگه اعتراض کنید ۵ نمره ازتون کم میشه.
این دیگه آخر نامردیه!یعنی اگه دهمین گروهی باشیم که محلول منفجره رو ساختیم بهمون ۱۰ میده؟!
اوووف به دنیل گفتم:زود باااااش باید عجله کنیم.
دنیل به سمت قفسه رفت.جوش شیرین و نمک رو برداشت.منم رفتم روی صندلی و از بالای کمد الکل و سرکه رو برداشتم.
ناگهان درد شدیدی رو روی پام احساس کردم که من زمین انداخت.
