لو ونژو: "عشقمه."
****
تائو ران با گیجی سرجاش تو کنج راهرو ایستاده بود، و راه رو مسدود کرده بود، چندنفر از کادر درمان که درحال هل دادن تخت بودن با بیصبری صداش زدن "ببخشید بذارین رد شیم"، و اون اینموقع تازه شبیه به بیدار شدن از خواب و رویا به دیوار چسبید و به سمتی عقب کشید.
"......معاون تائو، الو، معاون کاپیتان تائو، هنوز هستی یا نه؟"
وقتی تائو ران حواسش پرت شده بود نشنید لانگ چیائو چی میگه، باعجله سرش رو پایین آورد و بینیش رو مالید: "آ، هستم، دیگه چی هست؟"
لانگ چیائو صداش رو پایین آورد: "تو این بازه ی زمانی، اول ژو جونمائو داخل کشور تصادف کرد، بعدش آدم ربایی ژو هوئیجین,ترور شدن ژو هوئیشین، الانم که ژنگ کیفنگ و یانگ بو بطرز عجیبی بخاطر انفجار کشته شدن......این آدما هیچکدومشون افراد کوچیک معمولی نبودن، معاون تائو باید از نظر ذهنی آماده شی، بعد از اینکه مدیر لو این ماجرا رو شنید باعجله اومد، تازه هنوز ننشسته بود، که تلفن زدن و خواستنش."
تائو ران اخم کرد: "یعنی چی؟"
لانگ چیائو آه کشید: "سرراست میگم—خاندان ژو طی چندسال اخیر سرمایه گذاری خیلی زیادی داخل کشور انجام داده، و پیشینه ش تو خارج مرز خیلی قوی تره، بعد از اینکه روند تحقیقاتمون شرکت داخل کشورشون رو هدف گرفت، تمام مدت از اون سمت با هر روش ممکنی تلاش کردن مانعمون بشن، و حالا بیشتر بخاطر تصادف ژنگ کیفنگ,دستگیری بی دلیل ژو هوئیجین و هو ژنیو سر و صدا میکنن، رسانه های خارجی حالا یه خبر دارن، اونا فکر میکنن داخل کشور توطئه ای شده که خاندان ژو رو هدف گرفته، همین یکم پیش اطلاعیه ی فوری دریافت کردیم، درخواست شده رئیسمون در باب تمام مسائل امروز توضیحاتی بنویسه، و باید خودانتقادی هم بنویسه، تا قبل از پایان تحقیقات، افراد مسئول مرتبط موقتا......معلق میشن."
پشت تائو ران به دیوار رنگ پریده ی بیمارستان که لکه دار بود تکیه زد، بدون ذره ای اهمیت به اینکه پشتش به گچ مالیده میشه، اون برای یه ثانیه متوقف شد: "واضح نشنیدم، شیائو چیائو، یبار دیگه بگو."
لانگ چیائو جرعت نکرد صدایی از خودش خارج کنه.
زبون تائو ران توی دهنش سه دور عقب و جلو کرد، حتی واضح تعداد دندون های عقلش رو شمرد، احتمالا قدرت خیلی زیادی صرف کرد، تا تازه تونست تحمل کنه چیزی نگه.
YOU ARE READING
modu; silent reading (persian translation)
Romanceرمان مودو به معنی خاموش خواندن یکی دیگه از رمان های پریست همون نویسنده ی رمان ژن هون (گاردین) هست. توضیحات مربوطه توی همون بخش معرفی هست پس اینجا چیزی نمیگم. این رمان بصورت پی دی اف بازم توی همون چنل @priest_novels قرار میگیره و چیزای مرتبط دیگه ش ه...