اول از همه یبار دیگه اینو توضیح بدم، اسم هربخش از ناول مودو، درواقع اسم شخصیت اصلی یکی از اثرهای کلاسیکه.
داستان هر بخش لزوما ماجرای مشابهی با اون رمان نداره اما یسری تاثیرات و مشابهت ها توشون وجود داره و درواقع پریست با اینکارش میخواسته طرح کلی پرونده رو به ما نشون بده تا بدونیم با چی طرفیم. همچنان توصیه میکنم از قبل خوندن هرفصل یه نگاه به خلاصه ی هرکدوم از این رمانا بندازین.
جولین:
همونطور که قبلا گفته بودم، جولین اسم شخصیت اصلی رمان سرخ و سیاه، اثر استاندال هست.
جولین سورل، یه نوجوون جاه طلب و باهوش که تو خانواده ای روستایی متولد شده بود، تلاش میکنه تا توی جامعه ی پیچیده برای خودش جا باز کنه.
جولین دانشجوی علوم دینی بود، ولی ناپلئون رو تحسین می کرد و رویای پیروزی های نظامی رو داشت. جولین با دیدن قدرتی که کشیش ها به دست آوردن رضایت میده که کشیش بشه، شغل تازه ش رو فرصتی برای رفت و آمد به اجتماع اعیان و اشراف و شاید راه پیشرفت و کامیابی خودش تصور میکنه.
وقتی جولین به عنوان مدرس بچه های شهردار استخدام میشه، خیلی زود زن شهردار، مادام دو رنال رو اغوا می کنه و بعدش به پاریس میره و دختر یه مرد نجیب زاده رو شیفته ی خودش میکنه. بعد از اینکه از اونجا بیرون میشه آواره میشه و از اینکه تا به الان فقط یه خدمتگزار بوده عصبانی میشه و قسم میخوره که انتقامش رو بگیره. بعد بتدریج این باور تو ذهنش شکل میگیره که راز موفقیت، فریبکارتر و فرصت طلب تر بودن از فریبکارا و فرصت طلبای دیگه ست.
ESTÁS LEYENDO
modu; silent reading (persian translation)
Romanceرمان مودو به معنی خاموش خواندن یکی دیگه از رمان های پریست همون نویسنده ی رمان ژن هون (گاردین) هست. توضیحات مربوطه توی همون بخش معرفی هست پس اینجا چیزی نمیگم. این رمان بصورت پی دی اف بازم توی همون چنل @priest_novels قرار میگیره و چیزای مرتبط دیگه ش ه...