چپتر 106؛ ورخاوینسکی 16

249 36 3
                                    

"همه جا پر از صدای خنده و شادی بود، دیگر هیچ اشکی که زیر پوشش خنده از مردم دنیا پنهان شده بود را دید."—«شیاطین». فامیلی خانوم معلم گه، و اسم کاملش "گه نی" بود. اون......

****

"همه جا پر از صدای خنده و شادی بود، نمیشد دیگر هیچ اشکی که زیر پوشش خنده از مردم دنیا پنهان شده بود را دید دیده نمیشد."—«شیاطین»

فامیلی خانم معلم گه، و اسم کاملش "گه نی" بود. (Ge Ni)

اون حدودا چهل سال و خورده‌ایش بود، عینک زده بود، و آرایش سبکی داشت، حرف زدنش پیراسته و محترمانه بود، یه پالتوی ست شده با دامن پوشیده بود، و از موهای سرش گرفته تا پاشنه ی پاش از هیچ جاش نمیشد عیبی پیدا کرد.

انقدری شایسته بود که به زحمت بهش میومد یه معلم دبیرستان باشه.

بعنوان یه معلم دروس اصلی توی دبیرستان عمومی، و مهمتر از همه معلم مسئول کلاس، یه شمشیر داموکلس از درصد ورود به دانشگاه همش بالای سرت آویزونه، و هرروز همینکه چشمات رو باز میکنی، حس میکنی یه سگ گله هستی که هم از لحاظ روحی و هم جسمی خسته ست، و باید یه گروه گوسفند ولگرد رو از روی پل چوبی تک تخته ای رد کنی، که سایه‌هاشون معمولا توی دونه های برف برگه های امتحانی فرو میرفتن، آدمای خیلی کمی ازشون وجود داشت که استایلشون درحدی باشه که بتونن یه راست برن تو خیابون اصلی بعنوان مدل عکسبرداری کنن. (عبارت «شمشیر داموکلس» از یه داستان اساطیری یونانی گرفته شده که منظورش به یه خطر حاد، یک تهدید دائمی که همیشه وجود داره و هر حرکت و واکنشی را دچار خطر میکنه)

نه زمان، نه انرژی، نه محیط مناسب، نه کسی که ببینه......و نه حتی پول—اینا شرایط نرمال زندگی تلخ یه خانم معلم دبیرستانیه.

لو ونژو خونسردانه با نگاهش اونو ورانداز کرد، بعنوان معلم مسئول کلاس فنگ بین، این تاحالا دومین باری بود که گه نی به تنهایی به اداره ی شهری دعوت شده بود تا با تحقیقات همکاری کنه.

و این بار، فردی که ازش استقبال کرده بود به کاپیتان تحقیقات جنایی تغییر کرده بود.

لو ونژو اولش با رفتار گرمی پرسید: "معلم گه چندوقته که این کلاس رو همراهی میکنی؟"

گه نی با لحن نرم و آهسته ای جواب داد: "کمتر از شیش ماهه که تحویلش گرفتم."

"اوه،" لو ونژو سرش رو به بالا و پایین تکون داد، "پس با دختر دانش آموزی به اسم وانگ شیائو آشنایی؟"

معلم گه بدون نشون دادن دندوناش لبخند محوی زد: "کلاس ما سرجمع سی و شیش تا دانش آموز داره، وضعیت هر بچه رو تو ذهنم دارم—وانگ شیائو یه دختر دانش آموز خیلی خوش رفتار و همینطور خیلی آرومه، نمرات فعلیش درواقع یجورایی ایده آل نیستن، ولی تمام مدت خیلی تو درساش کوشا و پرتلاش بوده، مخصوصا تو انگلیسی که خیلی برجسته ست."

modu; silent reading (persian translation)Where stories live. Discover now