ژائو یونلان با بی توجهی اشاره کرد و گفت: "شن وی فرستاده ی قاتل ارواحه، من الان یکم نگران اونم."
******"اون درواقع با اشاره ی مرد بلندمرتبه ای به این مسیر تغییر جهت داد، که میتونه شانس و تصادف گفته بشه، بخت و اقبال خیلی خوب، ولی ازش اطاعت نکرد تا از مرشدای طرف مقابل بشه__اینم عجیب نیست، افرادی که توی مسیر جسدهان اکثرا شخصیت عجیب و همینطور ترک بهترین و شورش دربرابر آیین درست رو دارن، چو شوژی خوبشون محسوب میشه، امثال دسته ی اونا خیلی نمیتونن ارتباط برقرار کنن، درنتیجه بعضی وقتا آدما فکر میکنن یجورای اهریمنی شیطانی و دگراندیش هستن. اون سالها چو شوژی که وارد اون مسیر شد، تابو ها و قوانین و مقررات خیلی زیادی بودن که اون نمیدونست."
"استاد شن عمیقا مخفی کردن و بروز نمیدن، که دانش و آگاهی زیادی دارن، به احتمال زیاد هم باید بدونن، که ذات و اساس تهذیبگری مسیر جنازه ها سرداب خود اونه، که اگه بلند ساخته نشه، با نابود شدن سرداب احتمالش وجود داره که به روح ازلی آسیب برسه، تمام مخلوقاتی که تهذیبگری میکنن با کارما سنجیده میشن، برای افراد بدی که بدون دلیل تهذیبگری میکنن، انتقام موضوعیه که بوضوح وظیفه ی بهشته، هیچکسی هم حق دخالت کردن نداره." داچینگ ماهی کوچولوهای سرخ شده ش رو بغل کرد، و بدون عجله دمش رو به چپ و راست تکون داد و گفت، "اون زمان یه نفر برای گرفتن یدونه جیرجیرک، تا مرزهای آشفته ی تدفین دنبالش کرد، و باعث شد که قبر چو شوژی رو حفر کنه، بعد از اینکه پیداش نکرد، بخاطر عصبانیت، چوب های سرداب که اون چیده بود رو آتیش زد. خوشبختانه چو شوژی دیگه از دروازه های زمین عبور کرده بود، و دقیقا تو مسیر رفتن به گذرگاه بهشت بود، و درنهایت میتونست از نور خورشید دوری نکنه، و آزادانه از قبرش بیرون بیاد، ذاتش داخل قبر نبود، داخلش فقط آرامگاه خالی بود، و درنهایت به ذاتش آسیبی نرسید." (آرامگاه خالی برای افراد گمنام و کلا اونایی که گم شدن یا یجای دیگه دفن شدنه، که آرامگاهشون شامل چیز میزای شخصیشون میشه)
"تعجبی نداره، چو شوژی خلق اون آدم از منم بدتره، اونم با یه شدت خیلی بیشتری." ژائو یونلان هم اولین بار بود که میشنید، "نمیدونم دلیلش اینه که تو مسیر جنازه تهذیب کرده یا نه، تمام روز که همه جا تاریکی و هیچ نوری نیست با شن زرد استخون مرده درارتباطه، هیچکس که تحریکش نکنه اونقدرام بد نیست، و واقعا که عصبی بشه دیگه دوست و آشنا نمیشناسه__بعدا اون با اون فرد چیکار کرد؟ دل و رودشو درآورد شکمشو پاره کرد و همونجوری خشک خشک خوردشون؟"
"آویزونش کرد تا خونش خشک بشه، و مثل بیکن خوردش." داچینگ گفت، "دراصل این مسئله مشکلی حساب میشد که خود اون طرف درست کرده بود، کسی هم حق دخالت کردن نداشت، ولی مشکل اینه که، اونی که باعث حفر شدن قبر شده بود یه بچه بود، خانوادش از اون خرپولا بودن، و یه کوچولوی خیره سر و باد تو کله باراومده بود، وقتی اون این ماجرا رو درست کرد، دقیقا یه روز و نیم اختلاف داشت، و هفت سال کامل نشده بود."
ВЫ ЧИТАЕТЕ
Guardian (Persian Translation)
Любовные романыترجمه ی فارسی رمان چینی ژن هون یا همون گاردین که سریالی با همین اسم از روش ساخته شده نویسنده رمان: priest چنل تلگرامی: priest_novels علاوه بر چیزمیزای مرتبط به سریال و رمان فایل ترجمه هر چپتر اونجا هم بصورت پی دی اف قرار میگیره. رمان ژن هون شامل: ۱۰...