چپتر۱۰۱؛ فانوس ژن هون

241 51 43
                                    

چون توضیحات این چپتر اون ته خییییییییلی زیاده همینجا حرفای خودمو بزنم
آقا
گولم زدن😑😂😂
با رشوه و تهدید و کتک و این داستانا به زور منو برگردوندن😑
امروزم که روز آپ😐 خیلی وقت بود آپ نداشتم😑😅
چه خبرررررررررر😅😅
______________________

"از ارباب حکم پنهان کاری نمیکنم، این آخرین مورد از چهار شی مقدس هست، فانوس ژن هون."
****

تالار پادشاهان یان.

ده تالارِ آویزونِ بلند.

سالنی مثل آسمان لاجوردی، از بالا و پایین بدون حد و مرز بود، بالای سرشون فضای پهناوری از کهکشان راه شیری بود که هیچوقت از بین نمیرفت، زیر پاهاشون هجده طبقه ی دییو بود که زبون رو میکشیدن و سرخ میکردن ، تو پیرامونشون سه هزار روشوییِ  راکد بود. (توی دیيو که بخش شکنجه گاه جهان زیرینه هيجده طبقه وجود داره داره که تو هر طبقه بنا به میزان گناه فرد شکنجه های مختلفی صورت ميگيره. قبلا توی چپتر 55 درباره ش کاملتر توضیح داده شده.
روشویی آب ضعیفی که نمیتونه قایق رو روی خودش حمل کنه، انقدری که حتی یه پر هم روش شناور نمیمونه، از سه هزار روشویی برای اشاره به رودخانه های خطرناک و دوردست استفاده میشه. از طرفی روشویی رود افسانه ای هست(با رود روشویی واقعی یکی نیست) که نزدیک کوهستان کونلوئن جریان داره)

آدم که اون بین راه میرفت، پاهاش بوضوح روی اون نقطه قدم میذاشت، و درعوض دقیقا مثل این بود که روی شیشه ی شفافی قدم میذاره، که زیرش پوست کنده میشد و عضله جدا میشد,بالا کوهستان شمشیر و پایین دیگ روغن، تمامش بشدت با وضوح دیده میشد، انگار که هرلحظه ممکن بود بیوفتن پایین.

اون پایین صدای صدور حکم آروم و گرفته و با تعلل نگهبان ارواح با فریاد وحشتناک و هیستریک ارواح کوچیک و بزرگ باهم تضاد باشکوهی داشتن، و باهم تبدیل به یه منظره ی دیدنیِ خاص شده بودن.

قاضی گیج شد، میدونست که این "تُنگ دی یِن " بود که باز بود، اون با یجور ناآرومی به ژائو یونلان نگاه انداخت، و تو سکوت دسته ی نگهبانای ارواح رو عقب فرستاد تا یه گوشه وایسن__تُنگ دی یِن وقتای عادی باز نبود، و افراد توی تالار پادشاهان یان هم نمیتونستن مسائل زیر هجده طبقه ی دییو رو ببینن، فقط وقتی روحی که جرم های وحشتناکی مرتکب شده بود از تسلیم شدن امتناع میکرد، یهویی بعنوان هشدار نشونش میدادن. (تُنگ دی یِن به معنی چشم سوراخ کننده ی زمین، یا چشم نفوذ کننده زمین. علاوه بر این تُنگ میتونه معنی درک کردن و اتصال هم بده.)

واقعا......طرز رفتار با یه مهمان نبود.

ژو هانگ بازوی ژائو یونلان رو گرفت، اگه بخاطر لباس ضخیمی که پوشیده بود نبود، ده تا ناخن تیز اون میتونستن تو گوشت ژائو یونلان فرو برن، پادشاهان یانِ ده تالار هرکدومشون چهره ی وحشیانه و زشتی داشتن، از ده تالاری که به ارتفاع بلندی به دیوار آویزون بودن با نگاه پرغروری از بالا به پایین نگاه میکردن، که بی دلیل باعث میشد واسه آدم یجور حس چهره ی وحشتناک تداعی بشه.

Guardian (Persian Translation)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora