Guardian (Persian Translation)

اکسترا چپتر شن سن

اکسترا چپتر شن سن چندسال بعد از تموم شدن رمان نوشته شده و مربوط به یکی از تناسخای کونلوئنه.
این اکسترا (بدون توضیحات من) یازده هزار کلمه ست، پس زمان زیادی میطلبه
موارد مورد نیاز برای این چپتر
بازم مثل اکسترای قبل زمان خیلی زیاد
و علاوه بر اون دستمال کاغذی های خیلی زیاد
اگه سوالی چیزیم جایی پیش اومد ازم بپرسین حتما
____________________

حقه بازها و چاپلوسان در قدرت بودند، و افراد وفادار و شرافتمند تهمت زده و بدنام میشدند، دو مقام رسمی در دربار پادشاهی به نام خانوادگی وانگ و ژانگ بودند که توسط افراد پست برایشان دسیسه درست شد، یک نفر اعدام تمام خانواده و مصادره ی تمام املاک و اموالشان، و دیگری به شمال شینجیانگ تبعید گشت، در تمام بخش های کشور رنجش مردم درستکار اوج گرفت. در آن بین فردی با نام خانوادگی شن بود، که مردم جیانگهو او را به احترام "سَن یِه " صدا میزدند، به غیرعادی بودنش معروف بود، خصوصا مهارت چینگ گونگ محرمانه اش که در سرزمین زیر بهشت بی همتا بود. شن سن یِه پانصد کیلومتر را برای نجات سفر کرد، درست درمقابل چشمان تبهکاران بیوه‌ی جناب وانگ و پسر کوچکش را فراری داد، و دوباره با بیباکی ارباب ژانگ را در مسیر تبعید دزدید، پس از آن ناپدید شد و هیچ ردی از او یافت نشد، حتی با آنکه آن تبهکاران تمام کوچه ها و خیابان ها را پر از اعلامیه بازداشتش که چسبانده بودند کردند، باز هم گشتن بدنبال ردپای سرگردانش سخت بود، درهرصورت تبدیل به افسانه ای شد که مردم با لذت و خوشی از او سخن میگفتند. (جیانگهو کلمه ای برای توصیف دنیای مهارت های رزمی توی دوران قدیم چین، طرز زندگی ای متفاوت با حضور فعالانه توی سیاست و جامعه. محیطی که داستان های سبک ووشیا توش وجود داره. معنی دیگه ش میشه مردمی که از جایی به جایی پرسه میزنن و با هوش و ذکاوتشون زندگی میکنن.
(shěn sān یا 沈三)
همونطور که یجورایی از کاراکتر اسمش هم پیداست سَن معنی سه میده. قدیما توی چین توی بعضی خانواده ها اسم بچها یه قالب اینجوری داشته: فامیلی + رتبه ش تو خانواده یا بعبارتی بچه ی چندم بودنش تو خانواده. شن سن هم احتمالا بچه ی سوم خانوادش بوده یا همچین چیزی. شن سن رو "سن یِه" یا "شن سن یِه" هم صدا میزدن. معنی اصلی کلمه ی (yé یا爷) معنی بابابزرگ میده، ولی تو چینی بعنوان یه عنوان محترم هم بکار میره که باهاش به ینفر که قدرت و مقام اجتماعی بالایی داره احترام میذارن، مثل قهرمانا ارشدا اساتید کنگ فو یا عضوی از یه گروه.
چینگ گونگ: مهارتی تو کنگ فو که وزن بدن بشدت سبک میشه، که با تغییر پراکندگی نیروی چی انجام میشه. باعث میشه فرد به اندازه ی پر سبک بشه و به سادگی تا ارتفاع بلندی بپره، بدون چندتا قدم بتونه بالای درخت بره یا رو سقف بدون درست کردن هیچ صدایی راه بره، معمولا تو فیلما یا ناولای سبک ووشیا هستش.)

(۱)
مشعل های روی کوهستان بهم متصل شده بودن و مثل یه اژدهای آتشین درخشان بنظر میومدن، صدای آدما,صدای شیهه اسب,و صدای واق واق سگا یکی بعد از اون یکی بلند میشد، شنیدنشون قلب آدم رو به لرزه مینداخت.