#MY_DARK_HUNTER
🚬🍷
می تونی چاقو رو تو شکم هرکی می خوای فرو کنی
مثلا تو شکم مارکوس
دندون قروچه کرد عمرا نمی تونست همچین بلایی سر برادرش بیاره
مارکوس تنها خانواده اش بود
هیچ وقت همچین کاری نمی کردفرار می کرد
اجازه می داد کتکش بزنهولی هیچ وقت بلایی سرش نمیاورد و از دستش نمی داد
هارولد که جلو اومد با قدرت پاشو توی شکمش کوبید
عقب نرفت
مچ پای دایانو چنگ زدناخوناشو توی گوشتش فرو کرد
کشیدش پایین نسبت به قبل لاغرتر شده بود
با وجود این همه اتفاق همین زنده موندنش هم عجیب بود
دایان خواست بهش حمله کنه ولی مشت آروم هارولد که تو شکمش خورد بی حالش کرد
سرش گیج رفت
آروم زده بود ولی بازم مثل چی درد داشتلباسهاشو پاره کرد
زخمهای دایان حسابی رو مخش بودنکارش که تموم شه واسه شکار دشمنهاش میره
چندتاشونم واسه دایان میاره
باید دستش به کشتن حرومزاده ها عادت کنه
روی شکمش نشست
مثل دفعه قبل آل-تاشونو بهم چسبونددایان شوکه خواست نیم خیز شه ولی نتونست
_ آروم اول باید حسابی تحریکت کنم
سوراخ باکرت ال-ت کلفتمو به اسونی تو خودش جا نمیده
نمی خوام پارت کنم دایان پس تقلا نکن
با دست آزادش مچ دستهاشو گرفت و بالای سرش قفل کرد
_ زیادم تکون نخور زخمات دوباره دارن باز می شن
حرکت دستش دهن دایانو بست
نفسش بند اومدبدنش زیر هارولد منقبض شد
🚬🍷
YOU ARE READING
MY_DARK_HUNTER🥃❌
Romanceاون یه گرگِ گرگی که واسه شکار من فرستاده شده خانوادم فرستادنش چون نمی خواستن کس دیگه ای شکارم کنه بهش اجازه دادن هر بلایی می خواد سرم بیاره تا فقط برم گردونه هر بلایی...❌🚬 ☄️☄️☄️☄️ نام فارسی : شکارچی تاریک من نویسنده : rose ژانر : ROMANCE | #EROT...