MY_DARK_HUNTER🥃❌

#PART_117

#MY_DARK_HUNTER

🚬🍷

از فردا آموزش می بینید
قوی می شید و میرید واسه جنگیدن با دشمن

صدای حرف زدن توی سالن پیچید

دایان دستش‌و بلند کرد

: جنگیدن با کی!؟ تا جایی که میدونم هیچ جنگی تو کشور نیست

مرد با پوزخند سر تکون داد

_ سوال خوبی بود هانتر خوشحالم می بینم بلاخره پدرت سر عقل اومد

چشمهاش گرد شدن می شناختش!؟

: من رویس مایکلسون هستم
کسی که قراره شمارو آموزش بده

آموزش می بینید تا با دشمن زمین بجنگید نه کشورتون

بهت زده خندید : دشمن زمین!؟
شوخی می کنی دیگه!؟؟

شایدم منظورت انسان هاست
تا جایی که من میدونم دشمن اصلی زمین ماییم

صدای بلند دایان اخمهای رویس رو توهم برد

_ شما از فردا تبدیل به سرباز می شید

نافرمانی و حرف زدن بدون اجازه یا سرپیچی از قوانین تنبیه و اعدام داره

دایان شکم دردناکش‌و لمس کرد

حالا میفهمید چرا مارکوس ترسیده

_ هانتر بعضیا مثل تو اینجا فرستاده شدن تا سریع تر بمیرن

بعضیام واسه پول اومدن

ولی هیچ کدوم اینا مهم نیستن

تنها چیزی که مهمه اینه که برای زمین بجنگید و زنده بمونید

لوییس : با چی قراره بجنگیم!؟؟

رویس کنار کشید با علامت سرش سرباز دکمه قرمز بزرگ‌و فشار داد

پرده بزرگ پشت سرش کنار رفت

مردم ترسیده عقب رفتن
لوییس و دایان تکون خوردن

هردو مات و محو موجود رو به رو شون شدن

🚬🍷

@rosenovelsss

لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️