#PART_45

56 6 0
                                    

#MY_DARK_HUNTER

🚬🍷

اروم اروم زخماش‌و تمیز کرد

هربار لمسش می کرد از درد منقبض می شد

دیدن این صحنه باید واسش عادی می شد
ولی نشد

هربار درد می کشید و این‌بار بیشتر از همیشه بود.....

_ میدونی که قرار نیست با این زخمها کاری که کردی‌و ببخشم

بهش عادت کن دایان تو مال منی....

خواب بود صداش‌و نشنید

حتی اگه می شنیدم چیزی نمی گفت

مارکوس زخماش‌و کامل بست

پتوی نازکی روش کشید و نورو کم کرد

پایین مبل که نشست نگاهش به دست مشت شده دایان افتاد

اروم دستش‌و گرفت

انگشتاش‌و باز کرد
پیپ گرون قیمت افتاد زمین

با اخم برش داشت مال هارولد بود

عصبی تر از قبل پیپ‌و انداخت روی میز

چشماش‌و بست و سرش‌و به مبل تکیه داد

نمی تونست تنهاش بزاره

تب می کرد
دایان بخاطر کتکهایی که از بچگی خورده بود زیاد تب می کرد

باید بیدار می موند و مطمعن می شد حالش خوبه....

°°°°°°

هارولد کلافه از نبود پیپش دستش‌و دراز کرد

: یکی بده
جیسون ابرو بالا انداخت

_ پیپت کو!؟

🚬🍷

@rosenovelsss

لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️

MY_DARK_HUNTER🥃❌Donde viven las historias. Descúbrelo ahora