#MY_DARK_HUNTER
🚬🍷
بی حوصله دستشو تکون داد
: گمش کردمچشماش گرد شدن : فاک؟! شوخی می کنی؟؟
پیپ پنج میلیون دلاریتو کدوم گوری گم کردی!؟
میدونی چقدر بدبختی کشیدم الماساشو پیدا کنم!؟
سیگارو از دستش چنگ زد
: خفه شو فقط یک سیگار ازت خواستم نه سخنرانیتو
دوتارو همزمان روشن کرد
یک دونه هیچ جوره آرومش نمی کرد
چشمهای پر نفرت دایان از فکرش بیرون نمی رفتن
مطمعن بود مارکوس حسابشو رسیده
شاید حسابی به فاکش داده
شایدم کشتتشعصبی انگشتاشو میون موهاش کشید
جیسون : چه مرگته!؟؟
بی حس نگاهش کرد : مارکوس گی...
جیسون گیج سر تکون داد : برادرشو میگی!؟
صاف نشست : خبر داشتی!!
خندید : تنها کسی که خبر نداره تویی
همه میدونن چجوری دنبال برادر ناتنیشه
هارولد سر تکون داد : خایه ندارن کاری کنن
_ معلومه که ندارن
بجز تو هیچکس خایه در افتادن با هانترا رو نداره: منم حوصله اشو ندارم
تایید کرد : خوبه همینجوری بمونمنم حوصله جمع کردن جنازه اتو ندارم
🚬🍷
@rosenovelsss
لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️
YOU ARE READING
MY_DARK_HUNTER🥃❌
Romanceاون یه گرگِ گرگی که واسه شکار من فرستاده شده خانوادم فرستادنش چون نمی خواستن کس دیگه ای شکارم کنه بهش اجازه دادن هر بلایی می خواد سرم بیاره تا فقط برم گردونه هر بلایی...❌🚬 ☄️☄️☄️☄️ نام فارسی : شکارچی تاریک من نویسنده : rose ژانر : ROMANCE | #EROT...