#PART_101

15 3 0
                                    

#MY_DARK_HUNTER

🚬🍷

ریه هاش سوختن
هارولد بعد ده ثانیه آروم ولش کرد

دایان بی جون تو بغلش افتاد

صدای سرفه های خشکش بلند شد

گلوش می سوخت

هارولد با خنده پشت گردنش‌و نوازش کرد

_ مارکوس مثل بچه گربه بزرگت کرده کیدو

یعنی باور کنم تاحالا سیگار نکشیدی

ضربه محکمی به سینش زدو عقب رفت

: روانی دیوونه خفه ام کردی

هارولد با لذت روی مبل لم داد

_ قیافت دیدنی بود
دایان با درد گلوش‌و گرفت

: کم دردو مرض دارم این گلو دردم اومد روش

_ یکم دیگه خوب می شه
ولی تاثیرش تا شب می مونه

کم کم حسابی میری رو هوا کیدو

عصبی دستش‌و چنگ زد : چه کوفتی بود؟؟؟

هارولد به زخم روی دستش خیره شد

_ ناخونات بلند شدن
دیشب کمرم‌و مثل توله شیر تیکه پاره کردی

: چرت نگو می گم چه کوفتی به خوردم دادی

_ چیز خاصی نیست
یکم محرک جنسی قاطیش بود

چشمهاش گرد شدن : چی بود؟؟؟

محرک جنسی!؟ دیوونه شدی!؟؟

_ هی هی آروم کیدو دیگه چیزی که شده

تا شب احتمالا دو سه باری مجبور شی خود ارضایی کنی

🚬🍷

@rosenovelsss

لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️

MY_DARK_HUNTER🥃❌Donde viven las historias. Descúbrelo ahora