#MY_DARK_HUNTER
🚬🍷
مست خواب بود که هارولد بلند شد
خواست نیم خیر شه که صداش بلند شد
_ بخواب تایم قرصها بیدارت می کنم
مقاومت نکرد
ماساژ حسابی گیجو مستِ خوابش کرده بود
چشماشو بستو عمیق تو دنیای خواب فرو رفت
•••••••••••
_ دایان...دایان بیدار شو
دایانخسته و بی میل چشماشو باز کرد : هوم!؟
مارکوس : پاشو پدر کارت داره
پلک زد قلبش با سرعت کوبید
محکم سرجاش نشست : چی؟؟ کی؟؟
مارکوس شونه اشو گرفت : خوبی!؟
خواب می دیدی!؟؟گیج سر تکون داد : خواب بود
چی گفتی!؟ پدر صدام کرده!؟؟
مارکوس : آره تو اتاق کارش منتظرته
پایین رفت خیس عرق بود
بدنش می سوختهیچ زخمی نداشت ولی می سوخت
خیلی گرمش بود
مارکوس نگران پیشونیشو لمس کرد
_ تب داری مریض شدی
چقدر داغی دایانداری تو تب می سوزی چرا خبرم نکردی!؟
هنوزم گیج میزد
از کنارش رد شد : می خواد کتکم بزنه!!!صداشو نشنید اصلا جوابی نداد
تلو تلو خوران خودشو به اتاق پدرش رسوند
بزرگ ترین و بالاترین اتاق عمارت
🚬🍷
@rosenovelsss
لینک کانال تلگرام مون و بقیه رمانام
رمان اونجا جلوتر پارت گذاری می شه🥃☃️
KAMU SEDANG MEMBACA
MY_DARK_HUNTER🥃❌
Romansaاون یه گرگِ گرگی که واسه شکار من فرستاده شده خانوادم فرستادنش چون نمی خواستن کس دیگه ای شکارم کنه بهش اجازه دادن هر بلایی می خواد سرم بیاره تا فقط برم گردونه هر بلایی...❌🚬 ☄️☄️☄️☄️ نام فارسی : شکارچی تاریک من نویسنده : rose ژانر : ROMANCE | #EROT...