MY_DARK_HUNTER🥃❌

#PART_118

#MY_DARK_HUNTER

🚬🍷

رویس : بیا جلو هانتر مثل اینکه حرومزاده بودن تاثیری رو خونت نداره

لوییس جلوتر از دایان راه افتاد

پشت خط قرمز وایسادن
لوییس یکم جلوتر رفت

ترسیده بود زانوهاش می لرزیدن ولی باید می دیدش

انگار خواب می دید
اصلا شبیه واقعیت نبود

رویس : بهشون می گیم جهش یافته ها
اونا انسان هایی ان که به یک نحوی آلوده شدن

اولین نفر تو یک پایگاه نیروی زمینی مریض شد

ارتش سریع دست به کار شد

همه کشورا همکاری کردن‌و دیواری سی برابر بزرگ تر از دیوار چین ساختن

آدم‌های زیادی حین ساختنش مردن و کشته شدن

دایان : چطور همچین چیزی از دید مردم مخفی مونده!!؟؟
هیچ وقت راجب این دیوار نشنیدم

رویس : نشنیدی چون اصلا نمیدونن وجود داره

ما اینجا مثل یک مرز می مونیم هانتر

اینورش زمین و انسان هان
اونورش موجوداتی که نمیدونیم چطور از شرشون خلاص شیم

دانشمندی که این بیماری رو از یخهای قطب جنوب کشف کرده بود تبدیل شد و بلافاصله مرد

واسه همینم نمیدونیم این کوفتی واسه زمینه یا از سیاره دیگه اومده

دایان خیره موجودی که اصلا تکون نمی خورد دوباره پرسید

: چطور همچین دیوار بزرگی‌و از دید مردم مخفی کردید!؟

رویس : این محدوده حدود صد سال پیش کامل تخلیه شده

به اندازه دوتا کشور بزرگه و هیچکس جرعت نداره بیاد اینجا

دایان : چرا!؟
_ رادیواکتیو می ترسونت شون

هیچکس جرعت نداره این سمت بیاد

دولت هام حرفی ازش نمیزنن

ماهواره هام چیزی نشون نمیدن

چون نباید نشون بدن

کسایی ام که میدونن حسابی مواظب دهن شونن

میدونن اگه همچین چیزی پخش شه کل دنیا بهم میریزه

🚬🍷