NORTH STAR
هیچ وقت نباید یه گرگ رو بکشی, برادرش همیشه برای انتقام بر میگرده
H
تو نمی تونی منو سرزنش کنی من فقط از جفتم محافظت کردم.
L
genre_ werewolf
STYLES TRIPLET...
لویی بیدار شدن جنگل رو دید اولین شعاع نور روی نوک درختان کاج و سر و صدای پرندگان. دود اندکی از زغال خاکستر شده بلند می شد. بوی خاکستر و غبار تیره اش با باد صبحگاهی به مشامش میخورد یک صبح خنک دلچسب ولی نه برای کسی که تمام شب بیدار بوده است.
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
هری هنوز کنار آتش بود او با کشیدن دست و پا هایش و چپ و راست کردن کردنش بعد از این که از روی زمین بلند شد سعی در رفع خستگی اش داشت حالا با روشنی روز دیدن قیافه اش کار راحت تری بود او پوست روشنی داشت بدون قرمزی بدن باریک و قد بلند همراه استخوان بندی درشت. الکس بدنش را جمع کرده بود بین ریشه های بیرون زده از خاک و پیچ خورده درخت تنومندی سرش روی ریشه درخت بود .
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
" تو ام نخوابیدی ؟" لویی با خستگی نشست نیمی از صورتش خاکی بود و یک هزارپای کوچک روی شلوارش راه می رفت چند برگ مچاله شده بین موهای فندقی اش " ای " نالید و گردن اش که خشک شده بود با دست مالش داد تا به حال روی زمین سفت نخوابیده بود
هری سرش را چرخاند و با شیفتگی و لبخند اخمو اش بخاطر حس خستگی به لویی نگاه کرد دیدن کار های او برای گرگ جوان پر از شگفتی بود " نه، ولی تو میتونستی بخوابی یه چیزی بخور تا تاریک شدن دوباره هوا توقف نمیکنیم نباید گرسنه بمونی شب یه غذای حسابی میخوریم " او به میوه های روی دستمال اشاره کرد و با پا مشغول دفن کردن باقی مانده آتش زیر خاک شد .
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.