اهنگ این پارت و میتونید توی چنل ناشناس تلگرامم دانلود کنید 🥀
@Black_queen88
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
[ BAEKHYUN POV ]
_ تو نمیای ؟؟؟
از چه یون پرسیدم
_ نه راستش چه ریون اوپا همراهتون میاد و چندتا از بچه های دیگه اما من بهتره بم....
با لب های بغ کرده گفت و بعد حرفش و نا تموم گذاشت و با لبخند بی نهایت بزرگی ادامه داد
_ راستی بک ، قراره برم چونگها رو ببینم ...
یکم فکر کردم و به همین دلیل اخم کمرنگی روی چهره ام به وجود اومد ...
چونگها ؟
اها یادم اومد ...
با رسیدن به چیزی که میخواستم ابروهام سمت بالا حالت گرفتن و اروم لب زدم
_ اون دختری که دوسش داشتی ؟
و اونم مثل بچه های دوساله با شور و شوق به سرش حرکت داد ...
خوبه ایی زمزمه کردم و اروم از جام بلند شدم ...
_ چانیول قراره چه ساعتی بریم ؟
چانیولی که روبه روی اینه درحال حالت دادن موهاش بود برگشت سمتم و جواب داد
_تا یک ساعت دیگه حرکت میکنیم ...
_ باشه ...
به محض تموم شدن حرفم همراه چه یون از اتاق بیرون اومدیم و سمت اشپزخونه رفتیم ...
با دیدن هیونگ هام که معذب روی کاناپه نشسته بودن و میشه گفت قیافه ی درب و داغونی داشتن لبخندی زدم و سمتشون رفتم ..
بدون هیچ حرفی بازوهاشون و گرفتم و با یکم چشم و ابرو اومدن به لو و کیونگسو فهموندم همراهم بیان
_ خیلی وقته بیدار شدید ؟؟؟
همون طور که پاکت شیر و از توی یخچال بر میداشتم گفتم و اون و روی میز گذاشتم ...
_ نه زیاد ...
جونگین با لبخند گفت و من هم متقابلا لبخندی زدم ...
_ امروز قرار حرکت کنیم ؟
به لوهان که این سوال و پرسید نگاه کردم و همون طور که لیوان ها رو از چه یون میگرفتم روی صندلیم نشستم ...
_ فکر کنم تا یک ساعت دیگه باید حرکت کنیم ...
_ اوه واقعا ، اما ما که وسیله نگرفتیم ...
کیونگ با لحن شوکه ایی گفت و به جونگین که لیوانی که براش پر کرده بودم و توی دست هاش گرفته بود نگاه کرد ...
YOU ARE READING
I Love You
Romance🥀 فیکشن : دوستت دارم 🥀 کاپل : چانبک 🥀 ژانر : امپرگ ، روزمره ، اسمات ، رمنس ، خشن ، فلاف +18 🔆خلاصه : پارک چانیول رئـیس بزرگ ترین بانـد مواد مخدره، مردی که دوست پسـر و مـادرش رو به قـتل رسوندن و اخـتلال روانـی پیدا کرده! چی میشه بکـهیون برای فرا...