ɪ ʟᴏᴠᴇ ʏᴏᴜ [ ᴇᴘ 94 ]

1.2K 293 15
                                    

_ بریم جاهای دیگه رو ببینیم ؟



بکهیون چند دقیقه بعد وقتی از اون حالت معذب کننده فاصله گرفته بودن و هر کردومشون توی قسمت های مختلفی از اتاق قرار داشتن گفت و چانیول با خوش رویی جواب داد



_ بریم عزیزم



توی فاصله ی بیرون اومدن از اتاق چانیول شروع کرد به حرف زدن.



_ کلی خدمه توی عمارت هست که مسئولیت های بخصوصی دارن و هرچی که نیاز داشته باشی و فراهم میکنن اما اجازه ی ورود به طبقه ی دوم یعنی اینجا رو ندارن !


اینجا جاییه که فکر میکنم احساس راحتی بیشتری رو نسبت بهش داری و اوناهم میدونن که حق ندارن بیان اینجا...



بکهیون اروم در جوابش سر تکون داد و وقتی وارد عمارت شده بود دلش از این همه بزرگی خونه گرفته بود اما این موضوع برای قبل از زمانی بود که پاش به طبقه ی دوم باز شد .


اونجا یه پک کوچیک از خونه ایی بود که ارزوش و داشت !


حتی یه سرویس اشپزی جدا و خیلی خیلی مختصر توی طبقه ی دوم بود.


به محض اینکه چشمش به فضای کیوت زیر راه پله افتاد با قدم های پر ذوقی به سمتش رفت و درحالی که لبخندش عمیق تر از اینی که بود نمیشد به اون منظره ی دوست داشتنی خیره شد .



_ دوسش داری ؟



چانیول به محض اینکه کنارش قرار گرفت گفت و بعد از تکون خوردن سر بک به منظور تایید انگشت هاشون و توی هم قفل کرد...



_ ا..این راه پله به کجا میرسه ؟



بک با تعجب به راه پله ی کوچیک و میشه گفت مخفی که دقیقا پشت دیوار قرار داشت گفت و چانیول همون طور که انگشتاش و فشار میداد جواب داد.



_ بهت میگم ولی قبل از اون بزار اتاقایی که این پایین هست و بهت نشون بدم !



بک سر تکون داد و چانیول اول از همه سمت دری که کنار اتاق خودشون بود رفت .


قبل از اینکه بازش کنه سمت بکهیون چرخید و با شیطنت گوشه ی لبش و گاز گرفت و لب زد .



_ باید همون طور که من الان خوشحالت کردم خوشحالم کنی تا بزارم ببینی این تو چیه ؟!



لحن وسوسه انگیزش باعث شد بک اخم کیوتی کنه و درحالی که دستاش و روی کمرش میزاره از پایین به چانیول خیره بشه ...


اینکه بگه خوشحال نیست زیادی نامردی بود اما خب...


یعنی چی تو اتاق بود که حالا چانیول گفته بود باید حتما خوشحالش کنه تا اجازه بده ببینتش ؟!


به محض اینکه به یک قدمی چانیول رسید دستش و دراز کرد تا دستگیره رو بگیره اما چانیول خودش و جلو کشید و دستگیره رو پشت بدنش مخفی کرد و باعث شد ابروهای کم پشت بک بیشتر از قبل توی هم برن .

I Love YouWhere stories live. Discover now