💎 قسمت نود و سه 💎

3.7K 1.5K 567
                                    

با قطع‌شدن صدای دوش، نگاهش به سمت حموم چرخید و بعد از چند لحظه همونطور که انتظارش رو داشت دوست‌پسرش که حالا تن‌پوش حوله‌ایش رو پوشیده بود و داشت کلاهش رو به موهای خیسش می‌کشید، ازش خارج شد. مرد جوون خودش رو یه‌کم روی تخت بالا کشید تا بتونه صاف‌تر بشینه و باعث شد سوهو به سمتش بچرخه.

-فکر می‌کردم خسته‌ای...

وکیل مومشکی زیرلب گفت و رفت سمت آینه کنار اتاق. کریس با صدا نفسش رو بیرون داد و از توی آینه به صورت مرد جوون که درگیر زدن مرطوب‌کننده به پوستش شده بود، خیره شد.

-واقعا فکر می‌کنی قبل از اینکه حرف بزنیم خوابم می‌برد؟

سوهو از داخل آینه نگاهش کرد.

-و تو هم واقعا فکر می‌کنی الان حرفی برای زدن دارم؟ گفتم باید بهش فکر کنم.

به تاج تخت تکیه زد و یکی از پاهاش رو روی اون یکی انداخت. سوهو حالا داشت لباس زیرش رو می‌پوشید و باز هم بهش توجهی نداشت.

-کارم عصبانیت کرد؟

مستقیم پرسید و دوست‌پسرش بعد از صاف‌شدن چرخید سمتش. حالا حوله‌اش رو دستش بود و اجازه داده بود هیکل دوست‌داشتنیش خیلی سخاوت‌مندانه به چشم‌های مرد روی تخت تقدیم بشه.

-خودت می‌دونی من دیر عصبانی میشم. فقط یه‌کم کلافه و ناامیدم کردی. اگه قصد داری برای من تصمیمی بگیری باید قبلش با خودم مشورت کنی. از طرزی که بیانش کردی هم راضی نبودم.

سوهو با صداقت همیشگیش جواب داد و حوله‌ی رو دستش رو به جالباسی آویزون کرد و دوباره چرخید سمتش.

-باورم نمیشه جلوی روی من برگشتی به بکهیون گفتی مانع پیشرفتمه!

کریس چشم‌هاش رو تو کاسه چرخوند.

-پس مشکل اینه!

ابروهای سوهو حالا به هم نزدیک شده بودن.

-معلومه که مشکل اینه!

مردی که یه دقیقه پیش اعلام کرده بود سخت عصبانی میشه تقریبا سرش داد زد و بعد از پوشیدن تی‌شرت و شلوارکش با اخم اومد سمت تخت و مشغول کنار زدن پتو تو قسمت خودش شد.

-تو هیچی از شیوه کاری من و اون نمی‌دونی. هیچی از تصمیمات من هم نمی‌دونی و انقدر خودت رو همه‌چی‌دون فرض می‌کنی که هر چی به دهنت میاد بگی.

کریس عین یه بچه سرخورده تو جاش جمع شد و لب‌هاش رو روی هم فشار داد. سوهو این وقت‌ها اصلا حریف ضعیفی محسوب نمیشد و مهم نبود چی بگی، همیشه یه جواب با طعم تو دهنی، تو آستینش داشت.

-ولی...

-کریس!

مرد کنارش که حالا با یه حوله کوچیک داشت می‌کشید به موهاش طوری توپید بهش که باعث شد کریس تقریبا یه‌کم رو تخت ازش فاصله بگیره.

💎••SpotLight••💎Where stories live. Discover now