#PART_148

24 8 0
                                    

#MY_DARK_HUNTER

🚬🍷

: اگه نرم چی!؟
_ میری

: اگه نتونم برم چی!؟
اگه تو یکی از مبارزه ها آلوده شم مجبور می شی منو بکشی

انگشتهاش‌و شبیه تفنگ بهم چسبوند

با خنده چسبوندش به پیشونی خودش

: اینجوری یک گلوله....
_ مزخرف نگو کیدو داری عصبیم می کنی

دایان اروم چرخید سمتش

فاصله اشون کمتر شد

نفس داغش‌و تو صورت هارولد خالی کرد

: حواست باش چی میگی و چیکار می کنی

ممکنه یهو فکر کنم عاشقم شدی

میدونی که هنوز ازت کینه دارم

یک درصدی از اینجا بودنم بخاطر توعه

چندتا از جای کمربندهای رو کمرمم تقصیر توعه

بخاطر تو ممکنه تبدیل شم به یک هیولا

خیلی چیزای دیگه ام هست که یادم نمیاد

پس بهتره هیچ وقت عاشقم نشی

چون اون موقع است که بد میزنمت زمین شکارچیِ من

لبخند سرد و ترسناکی روی لب‌های هارولد نشست

_ اولش قرار بود یک سکس خوب داشته باشیم

بعد که فهمیدم به مارکوس زنگ زدی تصمیم گرفتم با چندتا اسباب بازی کوچولو یکم تنبیهت کنم

ولی حرفای الانت یک سکس خشن با تنبیه سخت واست ساختن

دایان تک ابروش‌و بالا انداخت

: نمی دونستم همچین چیزی واست مهمه!!!!

پیپ‌و کنار انداخت

چونه اشو نرم نوازش کرد

_ هست کیدو خیلی ام هست
یکم دیگه نشونت میدم چقدر مهمه

آب دهنش‌و قورت داد

خودش خوب می دونست پا رو دم شیر گذاشته

ولی زبون لعنتیش از کار نمیوفتاد

دقیقا بخاطر همین همیشه میوفتاد تو دردسر

زبون لعنتی....

🚬🍷

You've reached the end of published parts.

⏰ Last updated: a day ago ⏰

Add this story to your Library to get notified about new parts!

MY_DARK_HUNTER🥃❌Where stories live. Discover now