بعد از چند ماه نبودن...بالاخره اومدم که بقیه داستانو ادامه بدم به سر انجام برسیم
واقعا عذرمیخوام از تک تک کسایی که میخوندید داستانو
برای اینکه یادتون بیاد یکی دو پارت قبل رو ی نگاه بندازید لاولی های من
.
#S2_1
[روز دادگاه]
Liam pov
کراواتمو بستم و کتمو پوشیدم
تو آیینه به خودم نگاه کردم
من میتونم،از پسش برمیام،هممون باید بتونیم
خدای من..این زیادی سختهزین لباساشو پوشیده بود و بی حوصله روی تخت دراز کشیده بود
من:آماده ای؟
زین:هوم،راستنش نمیدونم
رفتم کنارش نشستم و دستمو گذاشتم روی گونش
من:قربونت برم،امروز دیگه تموم میشه خب؟
زین:میدونم،ولی لیام..
سرجاش نشست و دستمو گرفت
من:جونم؟
زین:میخوام هر اتفاقی که افتاد آروم باشی عشقم؟باورت نمیشه ولی بیشتر از همه نگران توام
من:عزیزمن،نمیخواد نگران من باشی،فقط میخوام آمادگی هرچیزیو داشته باشی و از الان خودتو اذیت نکنی،هنوز اتفاقی نیوفتاده
زین،:نمیدونم چی بگم،فقط..
من:فقط چی؟
زین:دوست دارم،هر چیزی که بشه بازم دوست دارم..من میدونم تو تمام تلاشتو برامون کردی
من:من بیشتر لاو..مرسی که میفهمی
دستشو گرفتم و کشوندمش تو بغلم
روی سرش بوسیدمHarry pov
من:لویی؟تموم شد؟لویی:آمادم دیگه هز
سویشرتشو پوشید و پوف کشید
من:امروز اگه شانس بیاریم تو همین جلسه کارو تموم میکنیم،البته احتمال اینکه بازم پرونده رو عقب بندازن زیاده
لویی:هرچی بشه،فقط زین نره زندان،همین
من:لیام نمیزاره ینی امیدوارم بتونه کاری کنه
لویی:میدونی هری،دلم خیلی برا لیام میسوزه
من:اون خیلی درگیره همه ی ماجراهامونه..
لویی:دقیقا..همه مسئولیتا رو گردن خودش میندازه،بحث سرطان زین از همون اول رابطشون اذیتش کرد،هنوزم معلوم نیس خوب بِش...هوفف،لعنتی حتی نمیتونم به زبون بیارم
خیلی ناراحته،کاملا مشخصه نمیخواد کسی آسیب ببینه،دستاشو گرفتم و به چشمای قشنگش نگاه کردم
من:لو،میدونی که زین و لیام خیلی قوی تر این حرفان،درسته؟
لویی:باشه خب،مگه همیشه قوی میمونن؟مگه چند سالمونه که انقد سختی تحمل کردیم تا الان؟مگه لیام تونسته مثل ی مرد عادی عاشق عشقش باشه؟مگه زین میدونست سایمون پای هممونو میکشه وسط این شرایط فاکی؟نایل چی؟اون کاملا افسرده شده،تا یکی نیاد جای اون دختره ی عوضی رو پر کنه نایل همینجوری میمونه،هیچکدوممون نمیتونیم کاریش کنیم
YOU ARE READING
Depend On Him
Fanfiction{COMPLETED} کاش همه چیز انقدر سخت نمیگذشت اما با همه ی رنجی که داشت تو دلیل ادامه دادنم شدی ~ کاپل اصلی: Ziam کاپل فرعی : Larry