#S2_7
Liam pov
صورتمو آب زدم و به خودم تو آینه نگاه کردم
دستمو روی ریشام که تاحالا انقدر بلند نشده بود کشیدم
هیچ وقت انقد شکسته شده خودمو ندیده بودم
باید از پسش بربیام،من میتونم،من زینو تا اینجاهم پیش خودم نگه داشتم،بازم تلاش میکنم
اون هنوزم هست،پس برای چند روز ندیدنش نباید انقدر داغون کنم خودمو مگه نه؟
حواسم نبود شیر آب چقدر باز مونده بود
آب سرد ریختم روی صورتم و با دهن نفس کشیدم
شیر آب بستم و رفتم بیرون
تا هری بخواد بیاد میتونم ی نخ سیگار بکشم
پاکت سیگارو برداشتم و بازش کردم
هیچی توش نبود
فاک بهت،الان باید تموم شده باشی؟
پاکتو تو دستم مچاله کردم و پرتش کردم رو میز
چرا باکس سیگارم دیگه باهام نیست؟
ی مدت یادم رفته بودم سیگار میکشیدم تا میتونستم تمرکز کنم
نفس عمیق کشیدم
هری آماده شده بود و از اتاق اومد بیرون
هری:لیام،یکم تحمل کن الان میری خونه،برات سیگار میگیرم تو راه
من:تو خونه دارم
هری:وا؟مگه قرار نبود تو خونه سیگار نگه نداری؟زین نکشیده باشه ی وقت
من:مطمئن باش جایی نذاشتم که بتونه پیداش کنه
هری:آها حتما میخوای ی کارتن برداری بزاری رو میزت باز؟
من:باید تمرکز کنم دیگه
هری:کاش زین زودتر برگرده
چشماشو چرخوند و پوف کشید
کاش هیچوقت تنهام نزاره
رفت بیرون دنبالش رفتم و نشستیم تو ماشین
من:اگه زود میخوای بری اداره برو من تاکسی میگیرم یا میگم رانندم بیاد
هری:هیچی نگو،نمیشناسمت دیگه
من:ناراحت نشو هری،نمیخواستم وقتتو بگیرم
هری:رئیس من تویی پین،یادت رفته؟
من:برای اداره کار میکنی نه من
هری:آها آره ببخشید اشتباه کردم قربان
من:شروع نکن استایلز
هری:پوففف..بسه دیگه..بسه
هیچی نگفتم و راه افتاد
نمیخوام باهاش دعوا کنم ولی دست خودم نیست..خیلی از خودم ناراحتم
Louis pov
خیلی رو مخه،این پسره واقعا رو مخم راه میره
ازش کلافه شدم..ولی نباید اهمیت بدم
نایل:میشه یکاری کنی لو؟
من:چیکار؟
تو خودم بودم و به چیزی توجه نمیکردم.به زین اشاره کرد و با نگرانی بهش نگاه میکرد،با چشمای باز به دیوار خیره شده بود و تکون نمیخورد،حتی فکر کنم یادش نمیومد باید نفس بکشه،ی لحظه باهاش حرف نزنیم جیکش درنمیاد
همینطوری که بهش نگاه میکردم یاد ی چیزی افتادم
YOU ARE READING
Depend On Him
Fanfiction{COMPLETED} کاش همه چیز انقدر سخت نمیگذشت اما با همه ی رنجی که داشت تو دلیل ادامه دادنم شدی ~ کاپل اصلی: Ziam کاپل فرعی : Larry
