#85
Zayn pov
من:لویی هیچیمون نشد بخدا داریم برمیگردیملویی:نخیر چیزیتون شده به ما نمیگید
با عصبانیت و نگرانی میگفت و تقریبا داشت داد میزد
نایل:لیام حرف بزن خب بفهمیم زنده اید جفتتون
لیام:زنده ایم،داریم برمیگردیم،نیم ساعت دیگه خونه ایم
لیام داشت خودشو کنترل میکرد،دستاشو محکم رو فرمون نگه داشته بود
من:واقعا شانس اوردیم،حالا میاییم خونه تعریف میکنیم
نایل:فیلم تصادفتون داره کل شبکه ها پخش میشه
لیام یهو عصبی شد و با مشت کوبید رو فرمون
لیام:نایل شوخیت گرفته نه؟
با داد گفت،دستمو گذاشتم رو پاش،شاید آروم شه
من:خیلی خب،لیام آروم بِیبی،هرچی بود تموم شده الان
نایل:برگشتید حرف میزنیم،فعلا
نایل که فهمید اوضاع خوب نیست سریع قطع کرد
رومو کردم به لیام که چشماشو دوخته بود به جلوش و رانندگی میکرد،با اخم همیشگیش موقع عصبانیتشمن:چرا انقد عصبی شدی از ازینکه فیلمش پخش شده باشه؟
لیام:متوجه نیستی زین،اصلا متوجه نیستی
بازم فرمونو با دستاش فشار داد
من:لیام،خواهش میکنم ازت
دستمو گذاشتم رو بازوش
همون لحظه شونه هاشو انداخت پایین و اخمش محو شد جاشو به خم شدن لبای درشتش دادمن:عشقم،نفس عمیق بکش،دلیلشو نمیخواد بگی بهم فقط آروم باش
دستشوگذاشت روی دستم که روی بازوش بود و بردش سمت صورتش روی لبش،چند ثانیه نگهش داشت و بعد بوسید،نفس طولانی کشید
خوبه که تونست خودشو کنترل کنه،خیلی خوبه که به حرفم اهمیت داد،اون ی خرس بغل کردنیه،دلم میخواد همش تو بغلم باشه و محکم فشارش بدم :)
میتونم برای همه کارایی که میکنه قربون صدقش برملیام:ببخشید زین،خیلی بد رفتار کردم..میدونم
من:میفهمم عصبی شدی،میفهمم بیب
Niall pov
با اینکه گفتن چیزیشون نیست ولی تا نبینیمشون از نزدیک دلمون هزار راه میره،اونجوری که ماشینش داغون شد نمیدونم چجوری الان داره راه میره
لویی خیلی تو فکر بود،بعد شام نشسته بود ی گوشه رو مبل و پاهاشو دراز کرده بود و با لب پایینش بازی میکرد، ی بالشت کوچیک هم بغلش بودلویی:اومدن
ازجامون پاشدیم و زین و لیام اومد داخل،لویی سریع زینو بغل کرد و از سر تاپاشو نگاه کرد،لیام خواست بره که دستشو گرفتم و بلافاصله بغلش کردم

ВЫ ЧИТАЕТЕ
Depend On Him
Фанфик{COMPLETED} کاش همه چیز انقدر سخت نمیگذشت اما با همه ی رنجی که داشت تو دلیل ادامه دادنم شدی ~ کاپل اصلی: Ziam کاپل فرعی : Larry