part 81

1.3K 197 163
                                    

این پارت حاوی اسمات است در صورت عدم تمایل مطالعه نشود

مسیر بوسه های یونگی تغییر کرد و گردن و ترقوه های متین رو نشونه گرفت  از زیر استخوان فک شروع  کرد و بعد از گذاشتن بوسه ای روش اون رو لای لب هاش فرو برد و مک زد،ناله ی متین با نزدیک شدن رد لب های یونگی به گردنش شدت گرفت و نشستنشون روی سیب گلوش تیر آخر بود.

مک ها و بوسه های یونگی رو اون نقطه متمرکز شده بود و متین هر لحظه بیشتر در لذت فرو می رفت، انگشت های پاش مثل بالرین ها خمیده و در یک ردیف قرار گرفت و نا خودآگاه گردنش رو به عقب خم می کرد تا لمس های یونگی رو بیشتر  حس کنه با شدت گرفتن بازی و حساس شدن پوست متین، میان ناله های متین کلمه ها شکل گرفت و به بیرون از قفس دهانش پرید:
_یو.. یونگی..آهه

با شنیدن این زمزمه لب های یونگی سیب گلوش رو ترک کردن اما چشم هاش خیره پوست حساس و ملتهب گردنش نگه داشت و وقت حرف زدن بخاطر نزدیکیشون نفس گرمش به گردن متین می خورد.

_دوباره بگو..چی صدام کردی؟
متین گیج و گنگ شده بود به یاد نداشت موقع صدا کردنش از الفاظ رکیک استفاده کرده باشه اما از اونجایی که یونگی به کلمه قبلیش گیر داده بود اینبار چیز دیگه ای گفت:
_هیونگ؟

با در هم شدن اخمای یونگی فهمید دوباره داره گند میزنه پس اولین چیزی که به ذهنش می رسید رو سریع به زبون آورد:
_یو.. یونگیا... ددی

یونگی با شنیدن این کلمه با خیال راحت لبخند زد. یه عمر شنیدن این اسم ذابش داده بود  چون نمیتونست به معنی واقعی کلمه برای متین ددی باشه اما حالا از شنیدنش سرشار لذت شده بود

اونم وقتی که واژه به واژه اش رو با ناله زیر تنش گفته بود. وقت شنیدن این کلمه نگاه یونگی به حنجره ای بود که موقع ادای کلمات پوست رو دچار پستی و بلندی می کرد و سیب گلویی که بالا و پایین می شد

بلاخره تونسته بود اون چیزی که فن ها ازش حرف میزدن رو از نزدیک ببینه تکون خوردن اجزای گلوی متین وقتی داره رپ می خونه یا صحبت می کنه خیلی سکشیه اما این می تونه وقتی داره اسمش رو ناله می کنه جذاب تر هم بشه.

زبونش رو روی طول گلوی متین کشید و بعد از بوسه ای روی طولش به سمت ترقوه های متین پیش رفت، زبونش رو موازی اون استخون های جذاب که با پوست سکسیش کاور شده بودن کشید و از وول خوردن و بی قراریه متین لذت برد،

پوست نرم و لطیفش رو مهمون دو دندونش کرد و شروع به مکیدن و گاز گرفتن شون کرد،اینکار رو انقدر ادامه داد تا قرمزیه جذابی سطح سفیدش رو پوشاند.

با پیچیدن درد در سر شانه اش تنش رو از بدن متین دور کرد و خواست که دوباره بهش تشر بزنه که با حرف متین کلمات تو گلوش قفل شد:
_یاااا مگه خودت نگفتی نباید گاز بگیرم مگه نگفتی سگم پس چرا خودت اینکار رو کردی

I'm not okWhere stories live. Discover now