part 100

1.1K 213 261
                                    

دیسپچ خیلی غلط میکنه بخواد منو لو بده حالا انگار من راه افتادم با یونگی تو کوچه خیابون بوس و بغل بازی دیسپچ بخواد منو لو بده، بابا این یونگی بیشعور منو سر یه قرار درست حسابی نبرده ازم یه درخواست ریز کنه من دلم خوش باشه

همون روز اولی کار خودشو کرد منه بدبخت از همه جا بیخبر رو معتاد کرد الان  هفته ای یبار یادش میاد من دوست پسرشم میاد وردلم میخوابه

بقیه موارد همش داره سرم داد میکشه متین بکن متین نکن قشنگ حس جین هیونگ تو اون فنفیک ددی کینکه بهم دست میده بعد اون وقت این بیچاره ها انتظار دارن دیسپچ ما رو لو بده

من خودم دنبال مدرکم بفهمم آخرش ما با هم هستیم یا نیستین هنوز به دست نیاوردم تو کجای کاری خواهر من، اما همه این نق و نوق ها رو برای خودم نگه داشتم و در عوض مثل یه گزارشگر خوب سوژه رو چسبیدم.

سرم رو کمی جلو بردم و با صدای پایین تر با احتیاط پرسیدم:
- چی رو لو میده؟
- اینکه مگی واقعا با هم هستن دیگه
- از کجا میدونین با همن؟

یکی دیگه از دخترا جواب داد:
- وقتی برادر خودش مگی شیپ میکنه دیگه کاملا پیداست ریلن دیگه
ای مبین بمیری که همه آتیشا از گور تو بلند میشه. حالا یعنی اشکال داره من خودمم یکم آتیش تو این هیزم بریزم؟

- تازه شما ها اینو نمیدونید یونگی شی و موبین شی خیلی با هم صمیمین
یکی از دخترا یجوری نگاهم کرد انگار از پشت کوه اومده باشم و بعد سعی کرد کاملا از جهالت درم بیاره:

- چرا اتفاقا اینم میدونیم
متحیر پرسیدم:
- اینو دیگه از کجا میدونید؟

- اینو همه میدونن نه فقط آرمیا حتی اکسوالا هم میدونن. اون موقع که منیجر بنگتن گوشی ماتین رو بخاطر لایو افسانه ای مصادره کرده بود بعد ماتین برداشت با گوشی برادرش اومد لایو تو بک گراند فهمیدیم متین تنها تو اتاق داشت کرم میریخت ولی مبین و یونگی داشتن با هم یه کاری میکردن

لعنتی حتی آرمیا هم کرم ریختن رو میدونستن؟ حتما باز جین هیونگ تو لایواش از این حرفا یادشون داده بود باید برگشتم خوابگاه بگم نامجون هیونگ تنبیهش کنه انقدر حرفای زشت یاد آرمیای ما نده

- یعنی تو اون لایو اینم پیدا بود؟
دختر سومی من رو کاملا از جهالت دراورد:
- تازه اون لایو حتی از لایو افسانه ای هم پر مومنت تر بود، هم برای اکسوالا هم برای آرمیا، کلی هم تحلیل سخت داشت اما دو تا فندوم دست در دست هم نشستن کل لایو رو تحلیل کردن

- اوه دست هر دو فندوم درد نکنه چیا تحلیل کردن حالا؟
یکی از دخترا چشاشو ریز کرد و مچ گیرانه گفت:
- اوپا شما نه تنها قابیلت آرمی ال شدن رو داری بلکه حتی قابلیت شیپر شدنم داریا خیلی پیگیری خوشم اومد

حیف نمیشد بهش بگم لعنتی بایدم پیگیر باشم شماها یجور رفتار میکنین انگار از خودم بیشتر از رابطه ام با خبر هستین باید پیگیر باشم بلکه شما تونستی ریل بودن رابطه ام رو بهم اثبات کنید اما به جای من، دختر اولی باز شروع به سخنرانی کرد:

I'm not okDove le storie prendono vita. Scoprilo ora