part 174

929 216 309
                                    

یونگی با شوک به سالن بهم ریخته و تلویزیونی که هزار تیکه شده بود نگاه کرد و بعد از تهیونگ و جونگ کوک که با ناراحتی به دیوار کنار در اتاق تکیه زده بودن پرسید:
- اخبار رو دید؟

هیچ کدوم نپرسیدن تو از کجا میدونی یا کجا رفته بودی فقط تهیونگ با سر حرفشو تایید کرد و جونگ‌کوک با ناراحتی گفت:
- حالش خوب شده بود کلی با من حرف زد مثل سابق نبود اما حداقل حرف میزد حتی چند بار خندید تا اینکه... تا اینکه اون زن بدجنس رو تو تلویزیون دید

تهیونگ از لای دندونای کلید شده اش گفت:
- همش تقصیر منه نباید تلویزیون رو روشن میکردم
کوکی دوست پسرش رو توی بغل گرفت و گفت:
- تقصیر تو نیست هیونگ تقصیر اون زنه ست

یونگی اما بدون اهمیت به ناراحتی اون دوتا پرسید:
- الان کجاست؟
- نتونستیم کنترلش کنیم خیلی عصبی شده بود دقیق مثل اون روزی که تو همه چیز رو فهمیدی همه چیز رو زد شکوند حتی نمیذاشت بهش دست بزنیم ما هم ترسیدیم زنگ زدیم دکترش اومد بردش تو اتاق

یونگی وقت رو تلف نکرد مستقیم سمت اتاق رفت و درش رو باز کرد و به محض باز کردن در با متینی که خوابیده بود و دکتر که داشت آخرین چسب های بانداژ پای متین رو میزد روبرو شد. پاش چی شده بود؟ دکتر با صدای باز شدن در به سمتش برگشت و با دیدن یونگی سریع انگشتش رو روی بینیش گذاشت و آروم پچ زد:

- بیرون صحبت میکنیم.
از جا بلند شد و سمت در اومد و طوری در رو پشت سرش بست که یونگی نتونه وارد بشه و بعد بالاخره با صدای معمولی گفت:
- به زور آرام بخش خوابوندمش اصلا بیدارش نکنین

هر سه شون سر تکون دادن دکتر سمت یونگی برگشت و پرسید:
- اینجا جایی هست که بشه خصوصی صحبت کنیم یونگی شی؟

کوک و تهیونگ سریع از جا بلند شدن و با گفتن "ما میریم تو اتاق" اون دو نفر رو تنها گذاشتن از لحن جدی مشاور کاملا پیدا بود که میخواد حرفای مهمی بزنه
یونگی با دست اشاره ای به کاناپه وسط سالن بهم ریخته کرد و خودش هم همراه دکتر نونا روی کاناپه روبروش نشست

دکتر نگاه جدی به یونگی انداخت و مستقیم سر اصل مطلب رفت:
- متین تورو بوسیده؟
یونگی جا خورد درسته که خودش قبلا چیزای زیادی درباره رابطشون به دکتر گفته بود اما اینکه یهو صریح و مستقیم ازش بپرسه یکم معذب کننده بود:

- خب راستش یجورایی آره
- چجورایی؟
- مستقیم نبود یه کاغذ بین مون بود

دکتر سری تکون داد و در حال فکر گفت:
- همونجور که جونمیون شی گفت. برای لمس بقیه به یه وسیله محافظ نیاز داره لمس مستقیم اونو یاد اون شب میندازه

و بعد خیلی سریع سرش رو بلند کرد و به سوال پرسیدن ادامه داد:
- واکنش تو چی بود؟ بعد از اینکه بوسیدت چه واکنشی نشون دادی؟

I'm not okTahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon