part 188

856 209 426
                                    

- اما من... هرچقدر که بخوایید بابت اون فیلم بهتون میدم.
- بحث پول نیست. بحث سر اینه که... فیلمای اون تاریخ وجود ندارن. اگه بخوایین میتونم یه روز قبلش رو نشونتون بدم یا یه روز بعدش رو اما اون تاریخ خاص رو نه

- اما شما از کجا میدونید که وجود دارن یا نه؟ بیشتر از هفت ماه از اون روز میگذره شاید اشتباه کرده باشین یه نگاهی بندازید لطفا

مرد هم دقیقا مثل یونگی پافشاری کرد:
- کاملا مطمئنا فیلمی از بیست و چهار اپریل ندارم چون فرداش دقیقا بخاطر پاک کردن اون فیلما یه دعوای بزرگ با بهترین کارمندم داشتم و بعد از اینجا بیرونش کردم

یونگی حتی اگه تا الان شک داشت که توی اون فیلما چیزی پیدا میکنه یا نه حالا مطمئن بود که اگر پاک نمیشد قطعا پیدا میکرد. حتما چیزی توی اون فیلما بوده که اون کارمند خاص پی اخراج رو به تنش مالیده بود اما پاکش کرده بود.

شاید هم از دار و دسته اون زنه برای پاک کردن فیلما یه پول قلنبه گرفته باشه به هر حال چه فیلم رو پاک کرده بود چه یه نسخه ازش داشت الان اون کارمند تنها سرنخ یونگی بود. اون حتما اون شب یه چیزی دیده بود.

شاید حتی چهره اون مردا رو... میتونست ببرش اداره پلیس و درخواست چهره نگاری بده بنابراین گفت:
- باشه پس بهم شماره اون کارمندتون رو بدین
- شماره ای ازش ندارم تنها چیزی که میدونم اینه که بعد از اینجا رفت تو کافه سر خیابون مشغول شد
***

یونگی با دیدن پسر فهمید که چرا صاحب بار بهترین کارمند خطابش کرده بود و برای اخراج کردنش عصبی بود. اون پسر به قدری خوشتیپ و زیبا بود که تمام مشتری های بار میز و صندلی شون رو سمت اون تنظیم کرده بودن تا بهش دید داشته باشن

یونگی میتونست قسم بخوره بیشتر از نصف این جمعیت برای دیدن این پسره به این کافه اومدن
برای اطمینان از اینکه اشتباه نگرفته باشش جلو رفت و با احتیاط پرسید:
- میساکی شی؟

پسر لبخند زد و وقت لبخند زدن حتی قشنگ تر هم شد:
- بله خودم هستم چی میل دارید؟
یونگی میتونست شرط ببنده با این لبخند الان قلب نصف جمعیت توی کافه تپیده اما برای یونگی اینطور نبود.

یونگی حتی الانم صاحب یه لبخند به مراتب زیبا تر بود فقط کافی بود اون فیلم لعنتی و اون مردک الدنگ رو پیدا کنه و لبخند دوست پسرش رو از دنیا پس بگیره. پس بدون هیچ حسی فقط گفت:

- من از سمت باری که سابقا اونجا کار میکردید میام و دنبال یه چیزی هستم که فکر میکنم شما داریدش
-و اون چیه؟
- فیلم دوربین های بار در تاریخ بیست و چهار آپریل

به وضوح رنگ پسر پرید و لبخندش هم پاک شد اخماش توی هم رفت و سرش رو پایین انداخت:
- نمیدونم دارین در مورد چی حرف میزنید

I'm not okWhere stories live. Discover now