I'm not ok

part 186

- اوه موزیک ویدیوی جدید در پیش دارین؟
یونگی دلش میخواست داد بزنه دکتر اصلا شنیدی چی گفتم؟ متین میخواد نجاتش بدم اما من نمیدونم چطوری نظرت چیه یه کمکی برسونی اما به جای گفتن این حرف که شبیه بی اعصابی های متین بود فقط جواب دکتر رو داد:

- یه آهنگ جدید ساخته همه چیزش از لیریک و ریتم و کوریو گرافی رو خودش انجام داده حتی رفته بخاطر نمایش کوریو گرافی استفاده از نرم افزار رو یاد گرفته

- این که خیلی عالیه بهتون گفتم اگر مجبورش کنید کار کنه و مشارکت کنه بیشتر حس مفید بودن میکنه و شکوفا میشه
- مشکل دقیقا همینه دکتر لیریکش و حتی کوریوگرافیش منو میترسونه

گوشیش رو دراورد و کلیپی که متین توی گروه فرستاده بود که همه داشته باشن و بتونن تمرین کنن رو برای دکتر پلی کرد دکتر گوشی رو گرفت و با دقت نگاه کرد
بعد از تمام شدن کلیپ یه لبخند محو زد و گفت:

- واو همیشه میدونستم متین خیلی باهوش تر از چیزیه که نشون میده اما این... این رسما نبوغ بود
یونگی شاکی شد:
-نبوغ؟ داره درباره یه عشق الکی صحبت میکنه. فکر میکنه احساسات من بهش الکیه

دکتر لبخندی زد و با ارامش گفت:
- واسه همینم بهش میگم نبوغ اون درباره احساسات تو حرف نمیزنه داره درباره احساسات خودش به خودش حرف میزنه داره میگه من خودم رو دوست ندارم و از خودم بیزارم

یونگی مات و مبهوت موند:
- یعنی چی؟
- به کوریوگرافی نگاه کن. اون خودش طراحیش کرده اما هیچ حقی برای خودش قائل نشده حتی یه پارت کوچیک رپ هم نداره چون میخواد دیده نشه تمام طول رقص اون پشت ایستاده و پشت سر شماها خودش رو مخفی میکنه و چی؟

تنها پارت تکی که داره وقتیه که همه شما تو حلقه همدیگه دارین محافظت میشین اما متین خودشو خارج از این حلقه گذاشته اون نمیخواد توسط شماها محافظت بشه مبادا بهتون آسیبی برسونه

چون کسی که خودش رو دوست نداره پس نمیتونه دیگران رو هم دوست داشته باشه و امکانش هست بهشون آسیب برسونه
کلیپ رو برگردوند و قسمت کورس رو دوباره به یونگی نشون داد و گفت:

- این تیکه رو ببین یونگی شی... این تیکه از رقص دستا رو روی گوش و چشم و دهن باید بذارید یه جور اشاره به سه تا میمون خردمند داره بدی رو نگو، بدی رو نشنو، بدی رو نبین. و دقیقا این تیکه از رقص میگه این یه عشق الکیه چرا؟ چون داره تظاهر میکنه هیچ چیز بدی نیست.

داره میگه چشم و گوش و دهنم رو روی بدی که هست بستم این خود واقعی من نیست گفتی واسه ایده ویدیو من خوبم رو تبدیل به منو نجات بدین کرده یونگی شی دقیق ببین اون داره ازتون درخواست کمک میکنه

یونگی با یه اخم محو روی صورتش از جا بلند شد و با عزم راسخ گفت:
-هرجور شده بهش کمک میکنم نمیذارم دیگه اذیتش کنن
- مگه کسی بازم اذیتش کرده؟
- نزدیک ترینش دیشب بود که باز تهدیدش کردن