part 22

1.3K 243 182
                                    

با شوخی و خنده به محل برگزاری فن ساین رسیدیم و بالاخره فن ساین شروع شد. صندلی من بین یونگی و هوسوک بود و هر از گاهی که سر هوسوک خلوت میشد سرش توی گوش من میکرد و می‌گفت:

- مینا هنوز نیومده فکر نمیکنی دیر کرده؟
سرم رو تکون دادم و در حال امضا کردن البوم شخص مقابلم اهسته جوابش رو دادم:
- شایدم اومده و رفته متوجه نشدی مگه دیدیش که بشناسیش

دختر جلوم تشکر کرد و رفت تا مقابل هوسوک بشینه و از اونجایی که نفر بعد هنوز با یونگی حرف میزد رو به روی من خالی شد. حواسم رو به حرفای فنی که رو به روی یونگی نشسته بود دادم:

- اوپا بار قبل من بهت گفتم‌که میرم و وزن کم میکنم و خوشگل میشم اون وقت میام اینجا و ازت میخوام که باهام قرار بذاری الان من بیست کیلو کم کردم پس میشه ازت بخوتم باهام بیای سر قرار؟

واو این دخترای کره ای شاهکار بودن از چه روش های نوینی برای حل بحران بی شوهری استفاده میکردن حقیقتا این یه مورد لاس زدن رو باید تو گینس ثبت میکردن اینجوری خشک خشک‌ و بیخبر داشت حیف میشد.

حتی یونگی بیچاره هم مونده بود چی باید جواب بده که نه فنش رو ناراحت کنه نه یه دوست دختر بیخ ریشش بسته بشه که یهو اشک تو چشمای دختر بیچاره جمع شد و با گریه گفت:

- اوپا تو هیچی نمیگی پس یعنی هنوزم من برات خیلی زشتم و نمیخوای باهام قرار بذاری. اشکال نداره اوپا خدافظ

انقدر دلم براش سوخت که تصمیم گرفتم به شوخی ازش بخوام باهام قرار بذاره تا خوشحالش کنم ولی درست لحظه ای که دختر خواست بلند شه و روی صندلی رو‌به‌روی من بشینه یهو یونگی با خجالت گفت:

- پس امروز اولین روزمونه؟
دختر بیچاره در جا دم دست ترین جا یعنی باسنش رو برای عروسی گرفتن انتخاب کرد و با ذوق گفت:
- واو اوپا یعنی قبوله؟ باورم نمیشه.

با شیطنت میون اولین روز این زوج خوشبخت رفتمو نق زدم:
- اما هیونگ من میخواستم باهاش قرار بذارم لطفا حرفتو پس بگیر تا من بتونم ازش درخواست کنم.

یونگی شوخیم رو متوجه شد و گفت:
- اما اون دیگه دوست دختر منه بهش نظر نداشته باش.
بلند شدم و قلدرانه گفتم:
- باید براش دوئل کنیم؟

فنایی که شاهد صحنه بودن با ذوق جیغ کشیدن فن مورد  بحث که اصلا دیگه رو پاهاش بند نبود و من به وضوح ابرها رو زیر پاش میدیدم.

یونگی هم مثل من خشن از جا بلند شد اما برعکس نگاه و رفتار غیرتی طورش گفت:
- دوئل چیه بیا با حرف حلش کنیم. اصلا از خودش بپرسیم کدوممون رو دوست داره

برای دلبری از فن ها دست دختر رو توی دست گرفتم و با لحن کیوتی پرسیدم:
- نونا انتخاب‌ کن من یا هیونگ؟ کدوم
مون رو بیشتر دوسداری؟

I'm not okOù les histoires vivent. Découvrez maintenant