part 18

906 199 308
                                    

در طول روز انقدر سرگرم کارهای فیلمبرداری بود که فرصت نمیکرد به مسائل استدیوش رسیدگی کنه و برای همین همه کارهای مربوط به استدیو رو توی خونه انجام میداد

در حال گوش دادن و ایرادگیری از آهنگایی بود که امروز توی استدیو رکورد شده بود که سوهو بالاخره از حموم بیرون اومد با اینکه سرش با کارش شلوغ بود اما فراموش نکرد به همسرش لبخند بزنه توی کره واژه عافیت باشه وجود نداشت پس به جاش فقط پرسید:

- امروز خیلی خسته شدی؟ دوشت خیلی طولانی شد
سوهو در حال فرو کردن سرش توی یقه لباس گفت:
- اوهوم خیلی طول کشید هممون رقص آهنگ جدید رو یاد بگیریم یکم کارمون طولانی شد جات موقع تمرینا واقعا خالیه

مطمئنا مبین معنی عمیق پشت این حرف دوست پسرش رو میدونست جاش خالی بود چون دیگه کسی نبود وقتی حس میکنه سوهو خسته و کلافه شده به زور آنتراک بگیره و اسنک سفارش بده و بطری آب دست همسرش برسونه چون مبین برای فیلمبرداری سریال سرش شلوغ بود دیگه کسی موقع تمرینا نبود که بخواد سوهو رو لوس و ناز پرورده کنه

با خنده دستاشو باز کرد و سوهو با کمال میل با همون موهای خیس تو آغوشش فرو رفت مبین بوسه ریزی از پشت گوشش گرفت و گفت:
-خب پس کسی نیست که رییس کیم منو تحویل بگیره واسه همین داره غرغر میکنه مگه نه؟

- غرغر نمیکنم فقط اینکه انقدر سرت شلوغه یجورایی اذیت کننده ست کل روز سر فیلمبرداری سریالتی کل شب هم که باید رو آهنگای استدیوت کار کنی هیچ وقتی برای خودمون نداریم و یجورایی احساس میکنم تنها موندم

تمام مدت در حال گوش دادن به حرفاش قسمت های در دسترس گردنش رو می بوسید و بعد از تمام شدن حرفش بوسه عمیقی از لاله گوشش گرفت و گفت:

- من تنهات نمیذارم جونام میبینی که الان پیشتم هر چقدر سرم شلوع باشه واسه تو همیشه وقت دارم بهم بگو مشکل چیه؟

کامل سمتش برگشت و سرش رو روی سینه اش گذاشت و موهای خیسش رو روی پیراهنش پخش کرد و بعد گفت:

- هیچی هیچ مشکلی نیست فقط انگار برای اماده سازی کامبک اونم توی شرایط الان که کمپانی بخاطر چن و دوست دخترش لجبازی میکنه زیادی تنها و تحت فشار موندم و دارم مسئولیت لیدریمو سر مگنه گروهم خالی میکنم

پس مشکل این بود کمپانی هنوزم داشت بخاطر چن و شرایط جدید پیش اومده اصرار میکرد. مبین هنوز هم یادش بود روز اول کمپانی با شنیدن شرایط چن چطور دستپاچه شد و جلسه فوری راه انداخت و از چن خواستن بی سر و صدا بچه رو از بین ببره و دهن دوست دخترش هم ببنده

اما نه تنها چن که حتی بقیه اعضا هم مخالفت کردن کمپانی شدیدا سعی کرد اعضا رو با گفتن حرفایی مثل حمایتتون نمیکنم پروموتامو قطع میکنم و نمیذارم دیگه کامبک بدین تحت فشار بذاره اما وقتی مبین خیلی جدی گفت پس منم قراردادم رو لغو میکنم و حق انتشار تمام آهنگامو ازتون میگیرم کاملا ترسیدن و کوتاه اومدن.

The ENDTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang