بالاخره بعد از دو هفته مدت حسر خانگی متین تموم شد هر چند که فقط اسمش حسر خانگی بود و متین این مدت رو عملا تنها جایی که نبود توی خونه بود
هر وقت نیاز بود پیداش کنی احتمالا میتونستی توی دفتر مشاور حقوقی یا در حال مصاحبه با طراح و مشاور بازایابی پیداش کنی و این اواخر هم که انقدر موضوع رو جدی گرفته بود که حتی توی دفاتر املاک دنبال یه مکان مناسب برای مزون و کارگاه میگشت و حالا از تمام شدن دوره بیکاریش و برگشتش به کار شدیدا شاکی بود
تمام راه رو نق زده بود که "من کار خیلی بدی کردم چرا باید به این زودی تنبیه منو تموم کنید بیشتر تنبیهم کنید لطفا. میدونید که تنبیه دوست دارم"
و سجین با کلافگی جواب داده بود "دقیقا مشکل همینه که تو تنبیه دوست داری و ما واقعا موندیم دیگه چطوری باید تورو متنبه کنیم که دست از این کارات برداری"
هرچند که وقتی فهمیده بود برای برنامه ای که قراره ضبط کن بکهیون و چانیول و مبین هم میان کاملا با اشیاق منتظر رسیدن مونده بود و حالا تمام مدت رو به جای اتاق انتظار خودشون توی اتاق انتظار پسرای اکسو نشسته بود و با بکهیون درباره کارایی که تا الان کرده بود و مراحلی که پیش رفته بود صحبت میکرد:
- آره خلاصه وکیلم خیلی امیدوار بود میگفت احتمالا بتونه تا آخر این ماه مجوز رو بگیره مجوز که بیاد میتونیم مزون رو بزنیم هرچند انگار یه سری مراحل طولانی تر با تیم بازاریابی و طراحی داریم که من دقیقا نمیفهممش اما بازم مهم نیست چون گفتن خودشون همه کار رو میکنن فقط مونده مجوز بیاد که من بتونم رسما استخدامشون کنم که اونا کارا رو شروع کنن
بکهیون با حالت هیونگ وارانه ای به ذوق متین لبخند زد:
- این خیلی خوبه متینا خوشحالم تونستی کاری پیدا کنی که واسش این همه ذوق داری
- البته واسه آیدول بودنمم ذوق دارم اما خب اون برام تکراری شده دلم یه تنوع اساسی میخواستمبین که تمام مدت ساکت کنار بکهیون نشسته بود و به متین گوش میداد بالاخره فرصت پیدا کرد خودش رو وارد بحث کنه:
- با کی میخوای شریک بشی؟متین خیلی قاطع جواب داد:
- چرا باید با کسی شریک بشم این کاریه که خودم میخوام شروعش کنم و به اندازه کافی واسش پول دارم
مبین دست به سینه ابرویی بالا انداخت و پرسید:- اوه وکلات بهت نگفتن؟ تو باید حتما یه شریک کره ای داشته باشی
- چی؟- آره منم موقع تاسیس استدیو اینو فهمیدم طبق قانون کره اگه یه خارجی بخواد تو کره سرمایه گزاری کنه و سهام بخره اجازه نداره بیشتر از چهل درصد سهام رو داشته باشه و شصت درصده دیگه باید به نام شخص یا اشخاص کره ای باشه
متین مات و مبهوت دوباره پرسید:
- چی؟
- اوه جدی خبر نداشتی؟ آره دیگه قانون کره ست چون اصل اولشون اشتغال زایی جوانان کره ای

YOU ARE READING
The END
Fanfictionفصل آخر از سری مجموعه im not ok و paper cuts دوستان تازه وارد توجه کنید به دلایلی واتپد پارت ها رو به هم ریخته آپ کرده از روی لیست میتونید به ترتیب شماره پارت ها مطالعه کنید این بوک شامل پارت یک تا صد و پنجاه هست