از اونجایی که سروه حالا دیگه کره ای بلد بود یونگی به انگلیسی فحش داد و سروه بعد از گذاشتن لیوان شیرش روی میز گفت:
- متوجه شدم سطح جملات عاشقانه کاپل شما تو یه لول دیگه ست و در ضمن اوپا سری بعد خواستی فحش بدی اسپانیایی رو امتحان کن فحشای انگلیسی رو همه بلدن
سوهو با صدای بلند خندید و بعد در حال بلند شدن گفت:
- تازه داره خوش میگذره اما حیفی که باید برم سرکار خداحافظتونیونگی فقط برای فرار از اون جو پشت سر سوهو بلند شد:
- منم کلی کار تو استدیو دارم باید برم
سروه نگاهی بین برادراش رد و بدل کرد و با یه لبخند گشاد گفت:- خب بالاخره با هم تنها شریم الان میتونم کلی سوال خصوصی...
اما با حرکت متین که بدون برداشتن نگاه خیره اش قلنج گردنش رو شکست سریع از جا بلند شد و داد زد:- داماد جان منم با خودت ببر کنار زن وحشی تو من امنیت جانی ندارم
مبین با صدای بلند به شیطنت سروه خندید اما با چشم غره متین در جا خاموش شد و شونه بالا انداخت متین بلند اعلام کرد:- سروه بیا اینجا ببینم اون داره از تو فرار میکنه تو میخوای دنبالش بری کجا؟مگه هر کسی رو تو کمپانی راه میدن بیا نمیکشمت نترس
سروه از لای در اتاقش بیرون اومد و در حالی که حسابی به خودش رسیده بود جواب داد:
- سر خود که نمیرم دعوت شدم
- از طرف کی؟- نمیدونم دیشب تو مهمونی وقتی شما قایم شده بودین کلی درخواست مصاحبه داشتم منیجرت مهما رو قبول کرده بود گفت فردا صبح برم کمپانی که هم ببرتم سالن میکاپ هم بهم بگه چیا باید بگم چیا نگم بعدم تا شب وقتم پره
وبعد با ذوق دستاشو توی هوا تکون داد و گفت:
- ای خدا نمردم یبار من به برادرام گفتم سرم شلوغه
با احتیاط سمت میز رفت با فاصله گیری زیاد از متین گوشیش رو از روی میز برداشت و به چرت و پرت گفتنسرخوشانه اش ادامه داد:
- نوریسپان سوپر جی
متین در حال تعقیب مسیر رفتن سروه نگاهی به ادا اطفار و قر ریزی که میداد انداخت و با حفظ اون نگاه پوکر سری از تاسف تکون داد و گفت:- خدا خرو شناخت بهش شاخ نداد
از جا بلند شد که بره اما هنوز قدم اول رو برنداشته مبین پرسید:
- تو دیگه کجا میری
با کلافگی گفت:- دقیقا به همون مصاحبه هایی که پرنسس داره میره منم به عنوان صاحب برند نه فقط طراح دعوت شدم اما میبینی کولی بازی در بیارم؟ نه معلومه نمیبینی. چرا؟ چون اصلا هم مصاحبه های مهمی نیست
در حال رفتن به نق زدنش ادامه داد:
- خوبه حالا عضو بلک پینک نیست اینجوری واسه من کلاس میزاره نوریسپان سوپر جی اون نوریسکاپ سوپیجی احمقمبین به براد نق نقوش که از پله ها بالا میرفت تا آماده بشه نگاهی انداخت و زیر لبی گفت:
-خب در واقع درستش No response to paging
VOCÊ ESTÁ LENDO
The END
Fanficفصل آخر از سری مجموعه im not ok و paper cuts دوستان تازه وارد توجه کنید به دلایلی واتپد پارت ها رو به هم ریخته آپ کرده از روی لیست میتونید به ترتیب شماره پارت ها مطالعه کنید این بوک شامل پارت یک تا صد و پنجاه هست