part 103

713 177 248
                                    

با خاموش شدن چراغ استیج سریع از جا بلند شد و به پشت صحنه رفت و به محض رسیدن به پشت صحنه سنگینی مبین دور گردنش حلقه شد و صدای گریه مبین رو کنار گوشش شنید:

- ببخشید بهت تیر زدم منو ببخش خیلی دوست دارم ببخشید
کمرش رو اروم نوازش کرد و کنار گوشش گفت:

- هیس آروم داداش تو کاری نکردی که، خون مصنوعی بود مبین آروم همه دارن نگاهمون میکنن

- مبین به جای آروم شدن محکمتر بغلش کرد طوری که حالا پیرهن سفید خودش هم از رنگ خون مصنوعی قرمز بود و بعد با بغض گفت:
- من بهت آسیب نمیزنم هیچ وقت از عمد بهت آسیب نمی زنم ببخشید اگه بخاطر من اذیت شدی

متین خیلی سریع متوجه شد منظور مبین اصلا و ابدا به الان و این اجرا نیست خواست چیزی بگه که همون لحظه سجین هیونگ آهسته کنار گوششون گفت:

- پسرا بسه همه توجه ها رو جلب کردین. جفتتون باید برین لباستون رو عوض کنید اینجا نایستید

مبین از آغوش متین بیرون اومد اما دستش رو ول نکرد سجین نگاهی به دستای قفل شدشون کرد و با خنده گفت:

- واسه دور نگه داشتن شما دو تا از هم بیشتر از تو و یونگی باید تلاش کنم تو اتاق انتظار برات لباس اجرای گروهی رو گذاشتم سریع عوض کن برگرد سر میزتون

هردو به حرف سجین گوش دادن از اونجایی که اکسو به خاطر تحریم کردن شبکه ها اجرایی توی این مراسم نداشت مبین هم برای تعویض لباس به اتاق بی تی اس رفت هر دو بعد از عوض کردن لباساشون به محل نشستن سلبریتی ها برگشتن متین آهسته پرسید:

- میای سر میز ما؟
- نه میرم پیش عوامل سریال میشینم به هر حال که من به عنوان بازیگر دعوت شدم نه عضو اکسو

متین سری تکون داد و سر میز بی تی اس رفت به محض نشستنش تعریف و تمجید پسرا شروع شد:
- متین عالی بود میخکوب اجرات بودم
- تا حالا ندیده بودم ووکال بخونی بی نظیر بود تو محشری

- رقص زیر آبتون فوق العاده بود نترسیدی رو زمین خیس اونجوری چرخیدی؟
متین به همه تعریفاشون فقط خندید و بعد نگاهش سمت یونگی برگشت که با چشمای قرمز نگاهش میکرد با خنده پرسید:
- چرا اینجوری شدی؟

اما قبل از اینکه جوابی بگیره مجری برنامه اسمش رو صدا زد:
- و برنده بهترین کاپل امسال کی بی اس عجیب ترین اما دوست داشتنی ترین کاپل کیپاپ بین تین

پسرای بی تی اس شروع به مسخره بازی کردن و متین خنده اش گرفت بلند شد و منتظر مبین موند و وقتی مبین بهش رسید دستش رو سمتش دراز کرد و درست وقتی دستاشون تو هم قفل شد صدای جیغ طرفدارا گوش سالن رو کر کرد

هر دو شون خنده شون گرفت اما دست همو ول نکردن و دست تو دست هم به سمت استیج رفتن تا جایزه شون رو بگیرن روی اسکرین صحنه تیکه هایی از مومنت های سریال شون در حال پخش بود

The ENDKde žijí příběhy. Začni objevovat