part 130

575 172 388
                                    

متین دیگه حتی توان داد زدن نداشت فقط با ترس به چشمای سرخ گویون نگاه کرد و گویون خیره تو چشماش غرید:

- حالا واسه من آدم شدی که دل دوست پسرم رو ببری؟ فکر کری نمیفهمم؟ دیدم چطور برای اینکه تو باور کنی یا نه داشت بهت التماس میکرد و گریه میکرد

میساکی بیرون در سعی میکرد از داخل شیشه دودی داخل رو نگاه کنه و بدون وقفه به در میکوبید و داد میزد:

- ولش کن گویون ولش کن خواهش میکنم اون کاری نکرده فقط ولش کن
گویون اما انگار خون جلوی چشماشو گرفته بود توی یه حرکت دستای متین رو که صورتش رو چنگ زده بود چسبید و تنه دستبند رو به دست راستش بست با حس سردی دستبند دور مچش تمام خاطرات بدش برگشت و بی اراده لرزید و سر جا خشک شد

بی حرکت موندن یهویش باعث شد گویون فرصت کنه زنجیر دستبند رو از دستگیره روی سقف رد کنه و دست چپش هم اسیر دستبند شد اینبار دیگه تقلا نمیکرد میدونست تقلا توی این شرایط فایده ای نداره چون قبلا تجربه اش رو داشت فقط با چشمای خیس و لحن لرزون التماس کرد:

- من هیچ کاری با دوست پسرت نداشتم فقط برش دار و برو
- برم کجا برم؟ تمام این سه سال توی زندان به این فکر میکردم یجوری انتقامم رو از تو و دوست پسرت بگیرم

شما دو تا زندگی منو خراب کردین عشقمو ازم گرفتین تا وقتی سر و کله دوست پسر تو پیدا نشده بود اون عاشقم بود اما یهو شما دو تا اومدین و اون انقدر ازم متنفر شد که منو تحویل پلیس داد

حالا هم تو چشام نگاه میکنه و میگه ازت متنفرم اشکالی نداره اون میتونه متنفر باشه من انقدر عاشقشم که سعی میکنم دوباره توجهش رو جلب کنم فقط یکم زمان نیازه اما برای انتقام گرفتن از دوست پسر تو اونم وقتی اینجا نیست هیچ راهی نیست

بجز راهی که خودش نشونم داد اون منو با دوست پسرم تهدید کرد منم با دوست پسرش انتقام میگیرم
دستاش رو روی گونه متین کشید و رد خیسی روی گونه اش رو با سر انگشت دنبال کرد و گفت:

- خیلی دوست داره مگه نه؟ بخاطرت یکسال تمام گشت تا منو پیدا کنه و انتقامت رو ازم بگیره
انگشتش مسیر رو ادامه داد و اینبار گردن متین رو لمس کرد:

- به نظرت اگر بفهمه من دوباره اینجوری لمست کردم و باهات خوابیدم حتما دیوونه میشه مگه نه؟

خب در واقع اونی که فاصله ای تا دیوونگی نداشت خود متین بود تمام توانش رو جمع کزد تا اینبار مثل سری قبل ضعیف نباشه با اینکه گویون روی پاهاش نشسته بود تا امکان حرکت بهش نده اما آب دهنش رو جمع کرد و توی صورت گویون پاشید

واکنش گویون اما فقط یه پوزخند بود حتی سعی نکرد صورتش رو پاک کنه فقط یه نگاه خشن به متین کرد و گفت:
- قبلا هم بهت گفته بودم چموش میشی بیشتر دوست دارم

The ENDWhere stories live. Discover now