date

455 55 59
                                    

-عزیزم؟به نظرت وقتش نیس موهاتو یکم کوتاه کنیم؟
شوان-نععععع!
-😶باشه عزیزدلم!
شونه رو برداشتم و کشیدم رو موهاش.
-بچه‌ی خوبی باش،سارا رو اذیت نکن،باشه؟
شوان-باشع.
-نمیدونی ژوان کجاس؟
شوان-نه.
-باشه خودم پیداش میکنم.
شوان-بابا؟
-جانم؟
شوان-میشه لطفا من ازدواج کنم؟
😐-چیکار کنی؟
شوان-ازدواج!مطمعن نیستم که باید با یه دختر ازدواج کنم یا یه پسر،پس از هردوتاش یه نفرو انتخاب کردم تا تو از بینشون یکیو انتخاب کنی و من باهاش ازدواج کنم!
-عزیزم،چرا به فکر ازدواج افتادی؟تو خیلی جوونی برای اینکار!
شوان-آخه ازدواج حتی از انسولین هم بهتره!باعث میشه دیابتم خوب شه.
-😶😐کی این حرفو زده؟
شوان-دو روز پیش که خونه هانا جون بودیم اون داشت یه فیلم میدید که توش زنا روسری سرشون بود!و داشتن با یه مردچاق با سیبیل حرف میزدن‌.اونا اینو گفتن.پس من گشتم یه همسر خوب برای خودم پیدا کنم.بین جورجی و السا شک دارم.تو هر دوشون رو دیدی به نظرت کدومشون برای من بهتره؟
-عزیزدلم.ازدواج باعث نمیشه به انسولین نیاز نداشته باشی!اون خانوما داشتن شوخی میکردن!و تو اجازه دیدن فیلم آدم بزرگا رو نداشتی!
شوان-خود هانا جون گفت بیا بشین ببین!
-عزیزم.منم گفته بودم نبین!به هرحال حتی اگه ازدواج برات خوب بود هم تو هنوز هفت سالته نمیتونی ازدواج کنی.
شوان-پس کی میتونم ازدواج کنم؟
-از نظر قانونی؟ده سال دیگه.از نظر من؟حداقل بیست سال دیگه!
لباش آویزون شد.
بیا بغلم عزیزدلم.متاسفم.می‌خوای قرارمو کنسل کنم و بمونم پیشت؟باهم فیلم میبینیم و پاپ‌کرن میخوریم؟هوووم؟
سریع از بغلم در اومد و گفت-نع!
-😑چرا؟
شوان-فرید به منو ژوان گفت اگه کاری کنیم که تو نری سر قرار میکشتمون!
-غلط کرده!
شوان-به‌علاوه گفت که تو نیاز داری یکم بهت خوش بگذره.
-من با شما دوتا بهم خوش میگذره مربا.
شوان-به هرحال!منم با تو بهم خوش میگذره ولی اینکه با فرید برم شهربازیو به اینکه با تو فیلم ببینم ترجیح میدم!پس حتما تو هم سر قرار با فرید بیشتر بهت خوش میگذره.من میتونم با سارا فیلم ببینم.
-باشه😒من میرم ژوانو پیدا کنم و بعدش حاضرشم.
از اتاقشون اومدم بیرون و تو راهرو داد زدم-ژوااااااااان.
ژوان-بله؟
-کجا بودی دو ساعته صدات میکنم؟
ژوان-هیچ‌جا!
-ژواااان!باز چه گندی کاشتی؟بگو من طاقتشو دارم!
ژوان-نمیگم!
-اگه نگی خودم میفهمم اون موقع بدتره!!!!
لباش آویزون شد-نمیشه صبر کنیم فرید بیاد؟
-چرا؟
ژوان-تو بدجنسی!
😑😤-ژوااااااان!
ژوان-باشه!باشه!یه بچه گربه تو حیاط پیدا کردم.میشه نگهش داریم؟بابایی؟لطفا بابایی!توروخدا!
-بریم ببینمش!اگه خوشگل باشه نگهش نمیداریم!از بچه گربه های خوشگل بدم میاد.

میشه نگهش داریم؟بابایی؟لطفا بابایی!توروخدا!-بریم ببینمش!اگه خوشگل باشه نگهش نمیداریم!از بچه گربه های خوشگل بدم میاد

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
ObiymyWhere stories live. Discover now