Part 133

1.6K 202 8
                                    


زین:حق با هریه!ممکنه بهش آسیب بزنن!

هول رو میز خم شدم سمت زین و تند گفتم:هاع؟مگه میشه؟چیزی هست که بتونه بهش آسیب بزنه؟

با لبخند الایژا و خنده ی دیمن خجالت کشیدم و خودمو جمع کردم که دیمن گفت:زین؟

زین:خب...خب ممکنه چیزی داشته باشن که بتونن...

دیمن:زین؟خودت بهتر میدونی هیچی نیست که بتونه به لویی آسیب بزنه!الکی نگرانی عزیزم!

زین:عزیزم و حناق!انقدر لاس نزن باهام عوضی,تو جواب دوست پسرمو میدی؟

دیمن:هه! دوست پسر ذلیل بدبخت!

الایژا:هی...من فکر میکردم از وقتی با اون پسره ای درکمون میکنی!

وسط اون همه نگرانی خندم گرفت!دیمن هم؟

زین:اووووه!کیه ناقلا؟روش نکرده بودی!کییییه؟

بعد این همه سال آشنایی با دیمن اولین باری بود که داشت خجالت میکشید و این خیییییلی باحال بود!

با خنده خم شدم رو میز و با نیشخند گفتم:هی دیمن...اگه از بچه های پایگاه ماست بگو کیه تا بهت بگم دهنت سرویسه یا نه!

دیمن:فاک آف استایلز!

زین:دیمــــن!بگو دیگه!

الایژا:اسمش رو نمیدونم ولی خیلی عجیب غریبه!الکی میخنده و دوست داره که بقیه رو اذیت کنه و خنده های خبیثی هم داره!عجیب نیست؟با اینکه یه جورایی از دیمن میترسه ولی بازم سر به سرش میذاره!

دیمن:داییی!

الایژا:جووون دل دایی؟خب مگه چیه؟

زین:من نفهمیدم کیو میگه!

تو فکر نیشم کم کم باز شد و خندون گفتم:فقط یه چیزی...چال لپ داره؟

الایژا:دو طرفه!

بلند خندیدم و همونجور که تر تر میکردم با خنده گفتم:فاک!استایلز استلینسکی؟واقعاً؟

زین:استایلز کیه؟

دیمن:دهنتو ببند استایلز!استایلز من هیچ مشکلی نداره، خیلی هم عالیه!

الایژا:خیلی هم خوب میبوسه!

دیمن: فاک یو الایژا!چرا تو زندگی شخصیه من دخالت میکنی؟

زین:شت داره هیجانی میشه,استایلز کیه زن داداش؟

با خنده غش رفتم رو صندلیم و نصفه نیمه گفتم:بتا...بتای کلوم!

زین:فاک...اون؟؟!اون یه شیطانه دیمن!همین امشب باهاش بهم بزن!اونجوری نگاهم نکن,دارم جدی میگم مرد!اون واقعاً یه شیطانه!

*******************

با عصبانیت از اتاق رییس اومدم بیرون و یه نفس عمیق کشیدم...شانس میاوردم اون قورباغه به یه دردی میخورد وگرنه حسابی تنبیه میشدم!

Broken Demon #1Where stories live. Discover now