جرارد:یس!یه چیزی داره خیلی دیوونم میکنه لیدر...اون حالتی که موقع تبدیل شما برامون پیش اومد چی بود؟چرا همه اونجوری شدیم در حالیکه موقع تبدیل رییس و برادرتون فقط لیام و ارشد اشتون و ارشد مایکل حالشون بد شد؟بعدش...چجوری انقدر سریع تبدیل شدین؟!
لویی:سوال خیلی خوبی بود جرارد,فکر کنم این سوال تو ذهن همتون بود.من قبل از تبدیل شدنمون به هری و زین گفتم که اجازه بدن یه مقدار از حسی که موقع تبدیل دارن رو بتاهاشون هم حس کنن,بخاطر همین موقع تبدیل زین ،لیام و دانیال و موقع تبدیل هری اشتون و مایکل اون حالت بهشون دست داد!سرعت تبدیل هم برمیگرده به همون حس!
لیام:پس چرا وقتی تو داشتی تبدیل میشدی همه حالشون بد شد؟اصلاً اون حس چی بود؟
لویی:همه اون حس رو تجربه کردن چون نود درصد بچه های پایگاه یه جورایی زیر مجموعه ی هری میشن که بتای منه,یا تحت تاثیر ارتباط قوی بین یه آلفایی که گرگینه بدنیا اومده قرار میگرین,من به تک تک شما وصلم!اون حس هم گفتم...من و پسرا حسی رو به شما انتقال دادیم که خودمون موقع تبدیل داشتیم,همون عصبانیتی که در موردش حرف میزدم.همون عصبانیت بهمون قدرت میده ,همون عصبانیت میذاره به یه گرگینه ی واقعی تبدیل شیم,نه یه آدم ضعیف که خودشو پشت جثه ی یه گرگ پنهان کرده.
زین:همون عصبانیت اولیه بهمون قدرت مبارزه,قدرت کانکت شدن به ذهن همدیگه و قدرت هماهنگ شدن میده.
هری:سرعت تبدیلمون هم تا حدی بخاطر همون عصبانیته,عصبانیت یه نیروی محرک خیلی خوب برای تبدیل شدنه.
لویی:اون حس رو قشنگ یادتونه؟قشنگ حس کردین که دوست دارین چشمتون به هرچی که افتاد تیکه پارش کنین؟حسش کردین؟دیدن چه لذتی داشت؟اون حس شما یه قسمت خیلی کوچیک از حسی بود که ما داشتیم,من و پسرا میتونیم اون عصبانیت رو کنترل کنیم چون وقتی به اون درجه از عصبانیت میرسی تبدیل میشی به یه موجود بی نهایت باهوش و وحشی!پس نگران نباشین,شما هیچ مشکلی تو کنترل عصبانیتتون پیدا نمیکنین!
دیمن:تو گفتی که این حالت باعث میشه شما هماهنگ بشین,راستش من زیاد هماهنگی بینتون ندیدم، هر کی واسه خودش حمله میکرد!
لویی:نباید هم میدیدی چون منظور ما از هماهنگی اون تعریفی نیست که همه ازش دارن!هماهنگی تو این حالت یعنی هم خوردن قدرت سه جسم تو یه جسم!یعنی اینکه من وقتی تو اون حالت به هری و زین کانکت شدم ,علاوه به قدرت خودم,یه مقدار از قدرت هری و زین هم داشتم,همینطور برای زین و هری،اونا هم از من قدرت میگرفتن!
دیمن:مطمئن بودم!میدونستم یه کلکی زدین که انقدر زورتون زیاد شده!
زین:کلک نبود,این یه سیستم دفاعیه!در واقع توی جنگ هماهنگ بودن حرکت و حمله ها به هیچ دردی نمیخوره چون موقعیت ها باهم فرق داره!ما به قدرت نیاز داریم نه هماهنگی!
أنت تقرأ
Broken Demon #1
أدب الهواةلوییس تاملینسون.نمره الف رشته ی باستان شناسی ،پسرکوچولو و ریزه ای که تو سری خور بودنش بین المللی شده! پروژه ی بزرگی که قرار بود کل دپارتمان تاریخ باستان شناسی رو تکون بده و لویی تمام انرژیشو روش گذاشته بود ولی با یه کل کل ساده با استاد کلاس تمام زحم...