♥22⛓️

631 50 20
                                    


❤متین❤

بعد بلند شدنم از روی تخت...
به سمت حموم رفتم و یه دوش گرفتم...
امیر غرق خواب بود...
حتی صدای نفساش هم به گوش میرسید...
خنده ام گرفت ولی آروم خندیدم که یه وقت بیدار نشه...
بعد پوشیدن لباس از اتاق زدم بیرون و به سمت آشپزخونه رفتم...
ساسان داشت نیمرو درست میکرد...
با یه رکابی مشکی بود...
اندامش بد نبود معلومه مثه امیر پیگیر بدنسازیه!☆~☆

با خوشرویی بهم نگاه کرد و گفت:
صبح بخیر آقا متین گل!:)

لبخندی زدم و با گفتن صبح بخیری روی صندلی پشت میز نشستم و گفتم:
نازنین خانوم کجاست؟!:)

به تراس اشاره کرد و گفت:
اونجاست داره با تلفن حرف میزنه!:)

تایید کردم...
نیمرو رو توی بشقابی ریخت و گذاشت روی میز...
همه چیز رو از توی یخچال درآورد...
بعد چیدن میز نشست...
نازنین هم اومد...
با لبخندی شیطون نگاهم کرد و کنارم نشست و زد به شونه ام و گفت:
دیشب خوش گذشت؟!:)

نباید خجالت میکشیدم...
پس سری تکون دادم و گفتم:
باید بد میگذشت؟!:)

سری به نشونه ی تحسین تکون داد و گفت:
خوبه امیر عروسکش هم عین خودش تربیت کرده...حاضر به جواب و پررو!:)

خندیدم و گفتم:
از خدامه عین امیر باشم!:)♡

ساسان هم خندید و گفت:
بخورین حالا تا نیمرو سرد نشده و از دهن نیوفتاده!:)

مشغول خوردن بودیم که امیر درحالی که داشت موهاش رو با حوله کوچیکی خشک میکرد وارد شد...
لباسی توی تنش نبود و فقط با یه شلوار گرمکن بود!
دلخور شدم ولی بهتر بود چیزی نگم!:(

به سمتم اومد و کنارم نشست و گوشم رو بوسید و گفت:
عشقم خوب خوابیدی؟!:)♡

سری تکون دادم و دلخور گفتم:
چجورم...

متعجب نگاهم کرد...
بلند شدم و به سمت اتاق رفتم...

❤امیر❤

متعجب از کاری که کرد...
نکنه بابت دیشب دلخوره؟!
ولی من که جز عشق و لذت چیزی بهش ندادم!:(♡

بی توجه به حرفای نازنین...
به سمت اتاق رفتم...
در رو باز کردم...
سرش توی گوشیش بود...
به سمتش رفتم...
روش رو برگردوند و گفت:
برو بیرون امیر!:(

به بچه بازیش خندیدم و رفتم روی تخت نشستم و از پشت توی بغلم نشوندمش و دم گوشش گفتم:
عشقم چرا ازم دلخوره؟!:)♡

خودش رو لوس کرد و لباش رو جلو داد و گفت:
برای چی میخوای بدنت رو به همه نشون بدی؟!:(

اون روم غیرتی شده بود!♡~♡
خیلی زیبا بودن شنیدن این جملهای پر از تعصب عشق!☆~☆

محکم بغلش کردم و روی گردنش رو بوسیدم و گفتم:
کوچولوم ببخشید دیگه از این غلطای اضافی نمیخورم!:)♡

L❤VE in the cageOnde histórias criam vida. Descubra agora